كَأَنّي بِقَومٍ قَد خَرَجوا بِالمَشرِقِ يَطلُبونَ الحَقَّ فَلا يُعطَونَهُ ، ثُمَّ يَطلُبونَهُ فَلا يُعطَونَهُ ، فَإِذا رَأَوا ذلِكَ وَضَعوا سُيوفَهُم عَلى عَواتِقِهِم ، فَيُعطَونَ ما سَأَلوهُ فَلا يَقبَلونَهُ حَتّى يَقوموا ، ولا يَدفَعونَها إلّا إلى صاحِبِكُم ، قَتلاهُم شُهَداءُ ، أما إنّي لَو أدرَكتُ ذلِكَ لَاستَبقَيتُ نَفسي لِصاحِبِ هذَا الأَمرِ .۱گويى مىبينم گروهى را كه در شرق در پى گرفتن حق، قيام مىكنند؛ امّا آن را به ايشان نمىدهند. دوباره آن را مىطلبند؛ ولى به آنها داده نمىشود. پس چون اين وضعيت را مىبينند، شمشيرهايشان را بر گردن خود مىنهند. آنچه را خواسته بودند، به ايشان مىدهند، امّا ديگر آن را نمىپذيرند تا اين كه قيام مىكنند و آن را جز به صاحبتان نمىسپرند. كشتگان آنها شهيدند. هان! من اگر آن زمان را درك مىكردم، خود رابراى صاحب اين امر، خود را نگاه مىداشتم.
با توجّه به ظاهر حديث، تطبيق آن بر اين وقايع محتمل است: قيام ملّت ايران در ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ش، قيام ۲۲ بهمن ۱۳۵۷، اظهار توبه رژيم گذشته و تسليم خواستههاى مردم در آخرين لحظات، سرنگونى رژيم سابق تنها خواسته مردم، پيروزى قيام ملّت ايران عليه رژيم شاهنشاهى، تحقّق جمهورى اسلامى، تداوم جمهورى اسلامى تا انقلاب جهانى مهدى عليه السلام، درگيرىها براى استقرار انقلاب، جهاد فى سبيل اللَّه، كشتههاى آن شهيدند، پيروزى انقلاب اسلامى در نزديكى ظهور مهدى عليه السلام تحقّق مىيابد.۲
مسئله آمادهسازى زمينه براى ظهور مهدى عليه السلام كه در اين احاديث اشاره شده است به معناى علامت ظهور نيست؛ بلكه نوعى پيشگويى معجزگون است كه از سوى امام باقر عليه السلام نسبت به حوادث آينده ارائه شده است.