۱۴۱۰. الغيبة ، نعمانى - با سندش به نقل از ابو بصير - : به امام صادق عليه السلام گفتم : عذاب رسوايى دنيا در سخن خداى عزّ و جلّ : «عذاب رسوايى در زندگى دنيا و آخرت»، به چه معناست؟
فرمود: «اى ابو بصير! كدام رسوايى، از اين رسواتر كه مرد در خانه و خرگاهش و همراه برادران و ميان خانوادهاش باشد كه ناگهان اهلش بر او گريبان بدرند و ناله سر دهند و مردم بگويند: اين چيست؟ و گفته شود: "فلانى هماكنون مسخ شد!"؟».
گفتم: پيش از قيام قائم است، يا پس از آن؟
فرمود: «نه؛ پيش از آن است».۱
۱۴۱۱. الكافى - با سندش به نقل از على بن سويد - : به امام موسى كاظم عليه السلام كه در زندان بود، نامه نوشتم و احوالش را جويا شدم و مسائل فراوانى را نيز پرسيدم. چندين ماه جواب نيامد. سپس جوابى برايم فرستاد كه متنش اين است: «به نام خداوند گستردهمهر مهربان... هنگامى كه عرب باديهنشين زشتروى را با لشكرى خونريز ديدى، چشم به راه فَرَج خود و شيعيان مؤمنت باش و هنگامى كه خورشيد گرفت، ديدهات را به سوى آسمان، بالا ببر و بنگر كه خداوند عزّ و جلّ با مجرمان چه مىكند».۲