۱۳۳۳. كفاية الأثر - با سندش به نقل از عبد الرحمان بن ابى ليلى - : امام على عليه السلام فرمود : «نزد پيامبر صلى اللّه عليه و آله در خانه اُمّ سلمه بودم كه گروهى از يارانش بر ما وارد شدند و از جمله آنها، سلمان، ابو ذر، مقداد و عبد الرحمان بن عوف بودند... . سپس پيامبر خدا صلى اللّه عليه و آله به ما رو كرد و با صداى بلند فرمود: "مراقب باشيد هنگامى را كه پنجمين نسل از هفتمين نسل من مفقود مىشود!" .
گفتم: اى پيامبر خدا! حال خود او (قائم) در اين روزگار، چگونه است؟
فرمود: "صبر مىكند تا خداوند، اجازه خروجش دهد و او از يمن، از آبادىاى به نام اكرعة۱ خروج مىكند، در حالى كه عمامهاى (/ عمامهام) را به سر دارد و زره مرا به تن كرده و شمشيرم ذو الفقار را به خود آويخته است و منادىاى ندا مىدهد: اين مهدى، جانشين خداوند است. از او پيروى كنيد، زمين را از عدل و داد پر مىكند، همان گونه كه از ظلم و ستم پر شده است، و اين، هنگامى است كه دنيا آشفته و نابهسامان شده باشد و برخى مردم، يكديگر را غارت مىكنند و نه بزرگ به كوچك رحم مىكند و نه نيرومند به ناتوان، و اين هنگام است كه خداوند به او اجازه خروج مىدهد"».۲