۲ / ۴
جلوگيرى از زيارت كعبه
۱۲۹۶. الغيبة ، طوسى - با سندش به نقل از على بن ابراهيم بن مهزيار اهوازى، در نقل ملاقاتش با صاحب الأمر عليه السلام - : گفتم: سَرور من! اين امر (قيام)، كِى روى مىدهد؟
فرمود: «هنگامى كه ميان شما و راه كعبه مانع شوند و خورشيد و ماه، گرد هم آيند و ستارگان و سيّارگان به گرد آن دو بچرخند».
گفتم: اى فرزند پيامبر خدا! اين، كِى مىشود؟
به من فرمود: «در فلان سال، جنبنده زمين، از ميان صفا و مروه بيرون مىآيد و عصاى موسى و انگشتر سليمان را به همراه دارد و مردم را به سوى محشر مىراند».۱
۱۲۹۷. الأمالى ، مفيد - با سندش به نقل از سَدير صيرفى - : نزد امام صادق عليه السلام بودم و گروهى از كوفيان نزد ايشان بودند. امام عليه السلام رو به آنان كرد و به ايشان فرمود: «به حج برويد، پيش از آن كه نتوانيد حج بگزاريد. به حج برويد، پيش از آن كه نيكى، دامن خود را جمع كند. حج بگزاريد، پيش از آن كه مسجدى در عراق ميان نخلستان و جوىها، منهدم شود، به حج برويد، پيش از بريده شدن درخت سدرى كه در زوراء بر روى صمغ ريشههاى درخت خرمايى روييده است، [همان ]كه مريم خرماى تازه از آن چيد، كه اين هنگام از حج باز داشته مىشويد و ميوه كم مىشود، سرزمينها دچار خشكسالى مىشوند و گرفتار گرانى و ستم حاكمان مىگرديد و ستم و تجاوز، ميان شما پديدار مىشود و بلا و وبا و گرسنگى با آن همراهى مىكنند و فتنهها از همه سو بر شما سايه مىافكنند. واى بر شما، اى عراقيان! هنگامى كه پرچمهايى از خراسان به سوى شما مىآيد و واى بر اهل رى از تركان، و واى بر عراقيان از اهل رى، و واى بر ايشان! واى بر ايشان از قوم ثَط!» .
گفتم: اى مولاى من! قوم ثَط، چه كسانى اند؟
فرمود: «قومى كه گوشهايشان مانند گوش موش، كوچك است، تنپوش آهنى دارند، مانند شيطانها سخن مىگويند، حدقه چشمانشان كوچك، كوسه و بىمويند. از شرّ ايشان به خداوند، پناه ببريد. خداوند به دست ايشان در امر دين گشايش مىدهد و سبب [گسترش] امر ما هستند».۲