۱۲۸۵. تاريخ قم : به نقل از ابى الأكراد على بن ميمون صائغ، كه او گفت كه: از ابى عبد اللَّه شنيدم، كه او فرمود كه: حق - عزّ و علا - به كوفه بر همه شهرها حجّت كرفت. به مؤمنان كوفه بر همه اهل شهرها از مؤمنان، و به شهر قم بر همه شهرها حجّت گرفت، و به اهل قم بر همه أهل مشرق و مغرب از جِن و انس، حجّت گرفت، و حق - عزّ و علا - قم و اهل قم را بر روى زمين از جِن و انس هركز مستضعف نگذاشت، و همه اوقات ايشان را به توفيقات و تأييدات سبحانى، مشرّف كردانيد.
و بعد از آن فرمود كه: دين و اهل دين به قم خوار باشند، و اگر نه چنين بودى، مردم به قم و جانب قم شتابان شدندى، و جون مردم بذان مسارعت نمودندى و بشتافتندى، قم خراب شدى، و اهل آن باطل شدندى، و خذائرا به قم و اهل قم بر ديكر شهرها حجّت نماندى. و جون حال بذين رسيدى، و حجّت خذا بر خلق نماندى، آسمانها و زمينها بر جاى نايستادندى، و خلائق طرفة العينى مناظره و حجّت بر يكديكر نياوردندى. و در همه اوقات و ساعات، بلا از قم و اهل قم مدفوع است، و زود باشد كه روزكارى در آيد كه خذائرا بر همه خلائق، حجّت باشد به قم و اهل قم، و اين در زمان غيبت قائم آل محمّد بود، قم و اهل قم قائم مقام حجّت شوند، تا به وقت ظهوركردن قائم عليه السلام، و اكر حق - عزّ و علا - قم و اهل قم را قائم مقام حجّت نگرداند، از مدّت غيبت او تا به وقت ظهور او، عالم و هر چه در اوست، به زمين فرو شود با اهلش، و خراب كردد.
و به درستى و راستى كه فرشتكان هميشه بلا از قم و اهل قم دفع مىكرداند. هيچ جبّارى و كردنكشى به قم و اهل قم به بد قصد نكنند، الّا كه حق - عزّ اسمه [كه ]شكننده جبّاران است، او را بشكند، و قهر و قمع كند، و آن جبّار را از قم و اهل قم مشغول كرداند به چيزى ديكر، و آن جبّار را به داهيه و مصيبتى و دشمنى مبتلا كرداند، تا او به سبب آن دشمن و واقعه، از قم و اهل قم ، خاطر او فارغ شود و بذان نپردازد.
بعد از آن فرمود كه: حق - سبحانه و تعالى - ، جبابره روى زمين را، در ايّام دولت ايشان، ذكر قم و ياد آن از خاطر ببرد، تا ايشان قم و اهل قم را فراموش كنند، جنانج ذكر حقّ - عزّ و علا - فراموش كرده باشد.۱