۱۲۷۳. الغيبة ، نعمانى - با سندش به نقل از هشام بن سالم - : شنيدم، كه امام صادق عليه السلام مىفرمايد: «آن دو، دو بانگ اند: يكى در اوّل شب و بانگى ديگر در آخر شب دوم».
گفتم: اين، چگونه مىشود؟
فرمود: «يكى از آسمان است و ديگرى از ابليس».
گفتم: اين از آن، چگونه شناخته مىشوند؟
فرمود: «آن را كسى مىشناسد كه قبل از وقوعش، [ويژگى و وصف] آن را شنيده باشد».۱
۱۲۷۴. الغيبة ، نعمانى - با سندش به نقل از عبد اللَّه بن سنان - : نزد امام صادق عليه السلام بودم كه شنيدم مردى از قبيله همْدان به ايشان مىگويد: اين مردم، ما را سرزنش مىكنند و به ما مىگويند: شما ادّعا مىكنيد كه منادى آسمانى، نام صاحب اين امر (قيام و ولايت) را ندا مىدهد .
امام عليه السلام كه تكيه داده بود، خشم گرفت و [راست] نشست و سپس فرمود: «[اين را كه مىگويم، ] از من روايت نكنيد؛ بلكه از پدرم روايت كنيد و اشكالى در اين، متوجّه شما نيست. گواهى مىدهم كه شنيدم پدرم مىفرمايد: "به خدا سوگند، اين، در كتاب خداى عزّ و جلّ روشن است، آن جا كه مىفرمايد: «اگر بخواهيم، چنان نشانهاى از آسمان فرود مىآوريم كه در برابرش گردن خم كنند» و آن روز در زمين، كسى نمىماند، جز آن كه در برابرش خاضع مىشود و سر فرود مىآورد و اهل زمين، هنگامى كه ندا را از آسمان مىشوند، ايمان مىآورند؛ ندايى كه مىگويد: "هان! حق در على بن ابى طالب و پيروان اوست".
فرداى آن روز، ابليس به فضا صعود مىكند تا از اهل زمين پنهان شود. سپس ندا مىدهد: "هان! حق در عثمان بن عفّان و پيروان اوست كه او مظلومانه كشته شده است. انتقامش را بگيريد".
خداوند، كسانى را كه ايمان آوردهاند، به سبب گفتار استوار، بر حق پابرجا مىدارد و آن، همان نداى اوّل است؛ ولى آن روز، كسانى كه دلهايشان بيمار است، به ترديد مىافتند، و به خدا سوگند، بيمارى دل، دشمنى با ماست. اين هنگام، از ما بيزارى مىجويند و به جان ما مىافتند و مىگويند: منادى اوّل، يكى از سِحرهاى اين اهل بيت است».
امام صادق عليه السلام سپس سخن خداى عزّ و جلّ را: «و اگر نشانهاى و معجزهاى ببينند، روى مىگردانند و مىگويند: سحرى هميشگى است [كه از اين سر مىزند]» تلاوت كرد .۲