۴ / ۶
نهى از انكار امامت اهل بيت: و پيروى حاكمان ستمگر
۲۰۲. كمال الدين- به نقل از حسين بن خالد، از امام رضا عليه السلام، از پدرانش عليهم السلام - : پيامبر خدا صلى اللّه عليه وآله فرمود: «من سَرور آفريدههاى خداى عزّ و جل هستم. من از جبرئيل و ميكائيل و اسرافيل و حاملان عرش خدا و همه فرشتگان مقرّبش و پيامبران فرستادهاش، برترم. من صاحب شفاعت و حوض شريف [كوثر ]هستم. من و على، پدران اين امّتيم. هر كس ما را بشناسد، خداى عزّ و جل را شناخته است و هر كس ما را انكار كند، خداى عزّ و جل را انكار كرده است».۱
۲۰۳. الأمالى، صدوق- به نقل از ابو حمزه، از امام زين العابدين عليه السلام از پدرش - : مردى نزد امير مؤمنان - كه درودهاى خدا بر ايشان باد - آمد و گفت: اى ابو الحسن! تو ادّعا مىكنى كه امير مؤمنان هستى. چه كسى تو را امير آنان كرده است؟
فرمود: «خداوند - كه جلالتش بِشكوه باد - مرا امير آنان كرده است».
آن مرد نزد پيامبر خدا صلى اللّه عليه وآله آمد و گفت: اى پيامبر خدا! آيا على راست مىگويد كه خداوند، او را امير بر خلقش كرده است؟
پيامبر صلى اللّه عليه وآله خشمگين شد و سپس فرمود: «على به موجب ولايتى كه خداى عزّ و جل از بالاى عرشش براى او منعقد كرده و فرشتگانش را بر آن گواه گرفته، امير مؤمنان است. بى ترديد، على خليفه خدا و حجّت اوست. بى گمان، او امام مسلمانان است، اطاعتش قرين اطاعت خدا و نافرمانىاش با نافرمانى خدا همراه است. هر كس او را نشناسد، مرا نشناخته است و هر كس او را بشناسد، مرا شناخته است . هر كس امامت او را انكار كند، نبوّت مرا انكار كرده است و هر كس منكر امارت او باشد ، منكر رسالت من است».۲