متوجّه امام يا شيعيان پديد نيايد، مىتوان نام امام مهدى عليه السلام را بيان كرد؛ ولى در فضاى خفقان و وحشت و ضرر ، از ذكر نام خاصّ ايشان و حتّى لقبها و كنيه و اشاره خاصّ به ايشان و ديگر امامان عليهم السلام نيز بايد پرهيز شود .
بنا بر اين ، اين حديث، به نام خاصّ ايشان اختصاص ندارد و همه اسامى و كنيهها و لقبها را شامل مىشود؛ ولى تنها در محدوده زمانى و مكانى خوف و تقيّه اين حرمت بر قرار است . اين گروه با گروه نهىكننده از تسميه تا زمان ظهور، اختلاف دارد.
گروه ديگر كه ذكر نام خاصّ امام عليه السلام را حرام دانسته، ولى لقب و يا اشاره صريح بديشان را جايز دانسته است، تسميه را تنها در مورد نام خاصّ (علم) ايشان، ممنوع مىشمارد. بنا بر اين، در فرض آن كه لقب ايشان (همانند «مهدى») آن مقدار شهره شود كه از اسم علم ايشان نيز مشهورتر باشد، ذكر آن ايرادى نخواهد داشت .
گروه آخر نيز كه به صراحت نام امام عليه السلام را آوردهاند، با گروههاى ديگر، منافات دارند .
۳. بررسى سند احاديث
يك. برخى احاديث نهى مطلق و نيز بعضى از احاديثى كه نهى از تسميه را تا زمان ظهور بيان كردهاند، سند معتبر دارند .
دو. احاديثى كه به اسم امام عليه السلام تصريح كردهاند، معمولاً ضعيف اند و تنها برخى از احاديث همانند حديث لوح را مىتوان با قرائنى معتبر شمرد .
سه. اكثر احاديثى كه علّت حرمت را خوف و تقيّه دانستهاند، از سند صحيح و معتبر برخوردار نيستند . تنها يك روايت «إذا وَقَعَ الاِسمُ وَقَعَ الطَّلَبُ۱؛ چون نام گفته شود، در پى [دستگيرى ]او مىروند» سند معتبر دارد .
با توجّه به نكات ذكر شده، در صورت قبول تعارض احاديث، گروههاى دوم و