299
دانشنامه امام مهدی عجّل الله فرجه بر پایه قرآن ، حدیث و تاریخ جلد دوم

۳۹۲. الكافى : عبد اللَّه بن جعفر حميرى گفت: من و شيخ ابو عمرو (نايب امام زمان) نزد احمد بن اسحاق گرد آمديم. احمد بن اسحاق با دستش مرا فشرد و اشاره كرد كه از ابو عمرو، جانشين [امام عسكرى عليه السلام ]را جويا شوم... . به او گفتم: تو جانشين ابو محمّد (امام عسكرى عليه السلام) را ديده‏اى؟
گفت: آرى، به خدا، و گردنش مانند اين بود. و با دستش اندازه‏اى را نشان داد.
به او گفتم: يك سؤال مانده است.
به من گفت: بگو.
گفتم: نام او چيست؟
گفت: بر شما حرام است كه از آن بپرسيد. اين را من از خودم نمى‏گويم؛ زيرا من نمى‏توانم چيزى را حرام و حلال كنم؛ بلكه اين، حكمِ امام است . ماجرا در نظر خليفه عبّاسى چنين است كه ابو محمّد در گذشته و فرزندى از خود بر جاى ننهاده و ميراثش را قسمت كرده و كسى كه حقّى نداشته، آن را گرفته است، در حالى كه خانواده او هستند و كسى جرئت ندارد كه خود را به آنها بشناساند و يا كمكى به آنها كند. چون نام گفته شود، در پى [دستگيرى ]او مى‏روند . پس، از خدا پروا كنيد و از اين كار، دست بكشيد!
لينى مى‏گويد: استادى از همراهان ما كه نامش را فراموش كرده‏ام، برايم گفت : ابو عمرو، مانند اين سؤال را از احمد بن اسحاق پرسيده و او نيز همين گونه جواب داده است.۱

1.الكافى: ج ۱ ص ۳۲۹ ح ۱ ، الغيبة، طوسى: ص ۲۴۳ ح ۲۰۹ وص ۳۵۹ ح ۳۲۲ ، إعلام الورى‏ : ص ۲ ح ۲۱۸ (همه اين منابع با سند صحيح)، الخرائج و الجرائح : ج ۳ ص ۱۱۱۱ ح ۲۷ ، بحار الأنوار : ج ۵۱ ص ۳۴۷ .


دانشنامه امام مهدی عجّل الله فرجه بر پایه قرآن ، حدیث و تاریخ جلد دوم
298

۳۹۲.الكافي : مُحَمَّدُ بنُ عَبدِ اللَّهِ ومُحَمَّدُ بنُ يَحيى‏ جَميعاً ، عَن عَبدِ اللَّهِ بنِ جَعفَرٍ الحِميَرِيِّ ، قالَ : اِجتَمَعتُ أنَا وَالشَّيخُ أبو عَمرٍو رحمه اللّه عِندَ أحمَدَ بنِ إسحاقَ ، فَغَمَزَني أحمَدُ بنُ إسحاقَ أن أسأَلَهُ عَنِ الخَلَفِ . . . فَقُلتُ لَهُ : أنتَ رَأَيتَ الخَلَفَ مِن بَعدِ أبي مُحَمَّدٍ عليه السلام ؟
فَقالَ : إي وَاللَّهِ ، ورَقَبَتُهُ مِثلُ ذا - وأَومَأَ بِيَدِهِ - فَقُلتُ لَهُ : فَبَقِيَت واحِدَةٌ ، فَقالَ لي : هاتِ ، قُلتُ : فَالاِسمُ ؟
قالَ : مُحَرَّمٌ عَلَيكُم أن تَسأَلوا عَن ذلِكَ ، ولا أقولُ هذا مِن عِندي ، فَلَيسَ لي أن اُحَلِّلَ ولا اُحَرِّمَ ، ولكِن عَنهُ عليه السلام ، فَإِنَّ الأَمرَ عِندَ السُّلطانِ ، أنَّ أبا مُحَمَّدٍ مَضى‏ ولَم يُخلِف وَلَداً ، وقُسِّمَ ميراثُهُ وأَخَذَهُ مَن لا حَقَّ لَهُ فيهِ ، وهُوذا عِيالُهُ يَجولونَ‏۱ لَيسَ أحَدٌ يَجسَرُ أن يَتَعَرَّفَ إلَيهِم ، أو يُنيلَهُم شَيئاً ، وإذا وَقَعَ الاِسمُ وَقَعَ الطَّلَبُ ، فَاتَّقُوا اللَّهَ وأَمسِكوا عَن ذلِكَ .
قالَ الكُلَينِيُّ رحمه اللّه : وحَدَّثَني شَيخٌ مِن أصحابِنا - ذَهَبَ عَنِّي اسمُهُ - أنَّ أبا عَمرٍو ، سَأَلَ عَن أحمَدَ بنِ إسحاقَ عَن مِثلِ هذا ، فَأَجابَ بِمِثلِ هذا.

1.جالَ : إذا ذَهَبَ وجاءَ ( النهاية : ج ۱ ص ۳۱۷ « جول » ) .

  • نام منبع :
    دانشنامه امام مهدی عجّل الله فرجه بر پایه قرآن ، حدیث و تاریخ جلد دوم
    سایر پدیدآورندگان :
    محمّد محمّدی ری‌شهری، با همکاری محمّد کاظم طباطبایی و جمعی از پژوهشگران، ترجمه: عبدالهادی مسعودی
    تعداد جلد :
    10
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1393
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 8938
صفحه از 403
پرینت  ارسال به