۳۳۷. الكافى- به نقل از ايّوب بن نوح - : به امام رضا عليه السلام گفتم: اميدوارم كه تو صاحب اين امر (حكومت جهانى) باشى و خداوند، آن را بدون خونريزى به سوى تو بكشاند؛ چرا كه برايت بيعت گرفتهاند و به نامت سكّه زدهاند.
فرمود: «هيچ يك از ما نيست جز آن كه چون با او نامهنگارى شود و مشهور و انگشتنما گردد و از او مسئله پرسند و خمس و زكات و هديه به وى دهند، ترور مىشود و يا با خون دل در بستر مىميرد، تا اين كه خداوند، جوانى از ما را براى اين امر (حكومت جهانى) بر مىانگيزد كه ولادت و زادگاهش پنهان است؛ امّا نسب و تبارش پنهان نيست».۱
۳۳۸. الغيبة، نعمانى- به نقل از عبد اللَّه بن عطا مكّى - : از واسط۲به قصد حج بيرون آمدم و بر امام باقر عليه السلام وارد شدم. از من در باره مردم و قيمتها پرسيد. گفتم: مردم را در حالى ترك كردم كه گردنهايشان را به سوى تو كشيدهاند و اگر قيام كنى، مردم به دنبالت مىآيند.
فرمود: «اى پسر عطا! گوش به احمقان سپردهاى. به خدا سوگند، من مسئول [قيام و بسيج ]شما نيستم كه هيچ يك از مردان ما مورد اشارت قرار نمىگيرد و با دست و ابرو به او اشاره نمىكنند، جز آن كه كشته مىشود و يا در بستر، جان مىدهد».
گفتم: در بستر، جان مىدهد، يعنى چه؟
فرمود: «با خون دل و ناراحتّى بر بسترش جان مىدهد تا آن كه خداوند، كسى را بر مىانگيزد كه به ولادتش توجّهى نشود».
گفتم: و چه كسى به ولادتش توجّهى نمىشود؟
فرمود: «بنگر كسى كه مردم نمىدانند متولّد شده است يا نه، او صاحب شماست».۳
1.. الكافى : ج ۱ ص ۳۴۱ ح ۲۵ (با سند صحيح) و ص ۳۴۲ ح ۲۶ (با عبارت مشابه) ، الغيبة ، نعمانى : ص ۱۶۸ ح ۹ (با سند صحيح) و ص ۱۶۷ ح ۷ (با عبارت مشابه) ، كمال الدين : ص ۳۷۰ ح ۱ (با سند معتبر) و ص ۳۲۵ ح ۲ (با عبارت مشابه) ، إعلام الورى : ج ۲ ص ۲۴۰ ، كشف الغمّة : ج ۳ ص ۳۱۴ ، بحار الأنوار : ج ۵۱ ص ۳۷ ح ۸ .
2.. واسط، شهرى است كه حجّاج بنا نهاد و علّت نامگذارى آن اين بود كه بين بصره و كوفه قرار دارد .
3.الغيبة،نعمانى: ص ۱۶۸ ح ۸ ، بحار الأنوار : ج ۵۱ ص ۳۶ ح ۷ .