81
دانشنامه امام مهدی عجّل الله فرجه بر پایه قرآن ، حدیث و تاریخ جلد هشتم

حديثى گفته شده كه على عليه السلام يك رجعت با امام حسين عليه السلام دارد تا از بنى اميّه انتقام كشد۱و يك رجعت با پيامبر صلى اللّه عليه و آله دارد تا خليفه او باشد و ساير امامان عليهم السلام از عوامل وى باشند. ۲علّامه مجلسى‏ مى‏گويد: امام على عليه السلام ، هم پيش از ظهور و هم مقارن آن‏

1.در اين صورت شايد لازم باشد كه بنى اميّه نيز رجعت كنند، چنان كه ابن ابى الحديد معتزلى، همين موضوع را از سوى شيعيان بيان مى‏كند و مى‏گويد: چه كسى از بنى اميّه در آن زمان وجود دارد كه اين سخنان در باره آنها گفته شود و از آنان انتقام كشيده شود؟ مى‏گويند: اماميّه قائل به رجعت اند و گمان مى‏كنند هنگامى كه امامِ منتظَرشان ظهور كند، گروهى از بنى اميّه و ديگران باز مى‏گردند تا... از دشمنان گذشته و آينده خاندان محمّد صلى اللّه عليه و آله انتقام كشيده شود (شرح نهج البلاغة، ابن ابى الحديد: ج ۷ ص ۵۹ ). البتّه مى‏توان يك فرض ديگر را نيز در نظر داشت و آن، اين كه مقصود از بنى اميّه، كسانى هستند كه به اعمال آنها رضايت دارند، چنان كه در بسيارى از آيات قرآن خطاب به يهوديان معاصرِ پيامبر صلى اللّه عليه و آله گفته مى‏شد كه: «چرا شما پيامبران را كشتيد؟»، در حالى كه اين كار از سوى پيشينيان آنان صورت گرفته بود. دليل اين گونه خطاب‏ها، آن است كه آنان به كار پيشينيان خود، راضى بودند و هر كس به كار فرد يا گروهى راضى باشد، مانند آن است كه خودش آن كار را انجام داده است. در احاديث اسلامى، بر اين موضوع تأكيد شده است. شيخ صدوق، بابى را مى‏گشايد با اين عنوان كه: «چرا قائم عليه السلام فرزندان قاتلان ابا عبد اللَّه عليه السلام را به دليل كار پدرانشان مى‏كشد؟». سپس اين حديث را در مقام پاسخ مى‏آورد: عن عَبدِ السَّلامِ بنِ صالِحٍ الهَرَويِّ قَالَ قُلتُ لأَِبِي الحَسَنِ عَلِىِّ بنِ مُوسَى الرِّضا عليه السلام :يا ابنَ رَسُولِ اللَّهِ! ما تَقُولُ فى حَديثٍ رُوِىَ عَنِ الصادِقِ عليه السلام أَنَّهُ قالَ إِذا خَرَجَ القائِمُ قَتَلَ ذَرارِىَ قَتَلَةِ الحُسَينِ عليه السلام بِفِعالِ آبائِها فَقَالَ عليه السلام : هُوَ كَذلِكَ فَقُلتُ فَقَولُ اللَّهِ عزّ و جلّ: «وَ لا تَزِرُ وازِرَةٌ وِزرَ أُخرى» ما مَعناهُ فَقالَ صَدَقَ اللَّهُ فى جَميعِ أَقوالِهِ لكِنَّ ذَرارِىَّ قَتَلَةِ الحُسَينِ يَرضَونَ أَفعالَ آبائِهِم وَ يَفتَخِرُونَ بِها وَ مَن رَضِيَ شَيئاً كانَ كَمَن أَتَاهُ وَ لَو أَنَّ رَجُلاً قُتِلَ فِى المَشرِقِ فَرَضِىَ بِقَتلِهِ رَجُلٌ فِى المَغرِبِ لَكانَ الرَّاضِى عِندَ اللَّهِ شَريكَ القَاتِلِ وَ إِنَّما يَقتُلُهُمُ القَائِمُ إِذا خَرَجَ لِرِضاهُم بِفِعلِ آبائِهِم؛ عبد السلام بن صالح هروى مى‏گويد: از امام رضا عليه السلام پرسيدم: كه نظر شما در باره حديثى كه از امام صادق عليه السلام نقل شده، چيست كه فرمود: «هنگامى كه قائم عليه السلام خروج كند، فرزندان قاتلان حسين عليه السلام را به خاطر كار پدرانشان مى‏كشد». امام رضا عليه السلام فرمود: «بله، همين طور است». گفتم: پس اين فرموده خداوند عزّ و جلّ كه «هيچ باركشى بار ديگرى را بر نمى‏كشد» چه معنايى دارد؟ فرمود: «خداوند در همه گفته‏هايش راستگوست؛ ليكن فرزندان قاتلان حسين عليه السلام راضى به كار پدرانشان هستند و به آن افتخار مى‏كنند و كسى كه به چيزى رضايت داشته باشد، مانند كسى است كه آن كار را انجام داده است. اگر كسى در مشرق كشته شود و كسى در مغرب به اين كار راضى باشد، فرد راضى نزد خداوند، شريك قاتل به حساب مى‏آيد. قائم عليه السلام آنها را به هنگام خروجش، تنها به اين دليل مى‏كشد كه به كار پدرانشان راضى هستند» (علل الشرائع: ص ۲۲۹ ح ۱. نيز، ر.ك: عيون أخبار الرضا عليه السلام : ج ۱ ص ۲۷۳ ح ۵). احاديث در اين باره بسيارند.

2.مختصر بصائر الدرجات: ص ۲۹ و بحار الأنوار: ج ۵۳ ص ۷۴ ح ۷۵. اين حديث، قابل اعتماد است؛ زيرا راويان آن، همگى مورد وثوق اند و تنها برخى در مورد عمرو بن شمر، ترديد كرده‏اند؛ زيرا نجاشى و ابن غضائرى وى را تضعيف كرده‏اند؛ امّا در برابر، ابن قولويه وى را ثقه مى‏داند و شيخ مفيد به وى اعتماد كرده است. محدّث نورى نيز به دليل اعتماد پنج تن از اصحاب اجماع و شيخ مفيد، او را قبول دارد (معجم رجال الحديث: ج ۱۳ ص ۱۰۷). شايد تضعيف امثال ابن غضائرى، به دليل اختلاف فكرى وى با امثال اين راويان باشد كه وى آنها را به دليل همين گونه روايات، از غُلات به حساب مى‏آورد. بنا بر اين، مى‏توان نتيجه گرفت كه حديث در مجموع، قابل اعتماد است، بويژه اين كه پنج نفر از اصحاب اجماع به وى اعتماد كرده‏اند و اين خود، گواهى بر وثاقت وى نزد آنان است.


دانشنامه امام مهدی عجّل الله فرجه بر پایه قرآن ، حدیث و تاریخ جلد هشتم
80

تازه‏عروس كه بر فراش خود آرميده، با مژده بهشت به خواب مى‏رود و اهل بيت عليهم السلام را در بهشت رضوى زيارت مى‏كند و... تا اين كه قائم عليه السلام قيام مى‏كند. در اين هنگام، خداوند، مؤمن را بر مى‏انگيزاند تا به نداى امام زمان عليه السلام پاسخ گويد و همراه ديگران دسته دسته به سوى وى مى‏روند.۱ در برخى احاديث، از پرسش مؤمنان از رجعت ديگر مؤمنان در هنگامه ظهور، سخن رفته است.۲
در حديث رجعت، امام على عليه السلام ، از علائم ظهور به حساب آمده است؛۳امّا اين حديث با احاديثى كه اوّلين رجعت كننده را امام حسين عليه السلام معرّفى مى‏كند و رجعت ايشان را هنگام مرگ يا كشته شدن امام زمان عليه السلام تعيين كرده است، منافات دارد. شايد بتوان گفت كه مراد از اوّلين رجعت كننده در اين احاديث، رجعت پس از مرگ امام زمان عليه السلام است كه اولين رجعت كننده، امام حسين عليه السلام است و هم‏ايشان متكفّل كفن و دفن امام زمان عليه السلام خواهد شد.

از سوى ديگر، رجعت امام على عليه السلام پيش از ظهور، يكى از رجعت‏هاى امير مؤمنان عليه السلام است؛ زيرا در احاديث متعدّدى ايشان صاحب «رجعات (بازگشت‏ها) معرّفى شده است.۴در زيارت‏هاى ايشان نيز اين موضوع بيان شده است.۵در

1.الكافى: ج ۳ ص ۱۳۱ ح ۴، بحار الأنوار: ج ۶ ص ۱۹۸ ح ۵۱ .

2.الكافى: ج ۸ ص ۵۰ ح ۱۴، بحار الأنوار: ج ۵۳ ص‏۳ ۹.

3.بحار الأنوار: ج ۵۳ ص ۹۱ - ۹۲.

4.ر.ك: الكافى: ج ۱ ص ۱۹۷ ح ۳؛ بصائر الدرجات: ص ۱۹۹ ح ۱ و مختصر بصائر الدرجات: ص ۴۱ و ۲۰۴ و بحار الأنوار: ج ۵۳ ص ۱۰۱ ح ۱۲۳.

5.ر . ك : المزار الكبير : ص ۳۰۵.

  • نام منبع :
    دانشنامه امام مهدی عجّل الله فرجه بر پایه قرآن ، حدیث و تاریخ جلد هشتم
    سایر پدیدآورندگان :
    محمّد محمّدی ری‌شهری، با همکاری محمّد کاظم طباطبایی و جمعی از پژوهشگران، ترجمه: عبدالهادی مسعودی
    تعداد جلد :
    10
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1393
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 13504
صفحه از 400
پرینت  ارسال به