63
دانشنامه امام مهدی عجّل الله فرجه بر پایه قرآن ، حدیث و تاریخ جلد هشتم

در روايت تفسير النعمانى از امير مؤمنان عليه السلام براى اثبات رجعت به چند آيه قرآن، از جمله به اين آيه استناد شده است.۱ اين آيه اگر دليلى قاطع بر اثبات رجعت نباشد، دست كم تأييد آن است.

ادّله حديثى رجعت‏

احاديثِ نقل شده از پيامبر صلى اللّه عليه و آله و اهل بيت عليهم السلام در باره رجعت، به حدّى است كه براى فردى منصف و بى‏تعصّب، جايى براى ترديد باقى نمى‏گذارد كه از منظر اسلام، رجعت، امرى حتمى و واقعى است. در كتاب‏هاى حديثى و تاريخى و كتاب‏هايى كه در باب زيارت نوشته شده‏اند، احاديث بسيارى هستند كه مستقيم يا نامستقيم به رجعت، اشاره دارند. اين موضوع در احاديث اهل سنّت نيز يافت مى‏شود.
احاديث شيعه در اين باب، چند دسته‏اند. برخى از آنها مربوط به اصل رجعت و برخى، مربوط به خصوصيات رجعت اند. در اين ميان، احاديث صحيح و قابل اعتماد زيادى يافت مى‏شوند كه به چند دسته از آنها اشاره مى‏شود:
۱. مشابهت اين امّت با امّت‏هاى پيشين. دسته‏اى از احاديث مى‏گويند: آنچه در امّت پيشين رخ داده است، عيناً در اين امّت نيز رخ مى‏دهد و از جمله اين امور، رجعت است.۲ اگر اين احاديث از معصوم عليه السلام وارد شده باشند، به اين معنا نيستند كه تمام جزئيات زندگى آنها در اين امّت نيز پديد مى‏آيد؛ بلكه ظاهر اين احاديث، به امورى اشاره دارد كه به مسائل دينى مربوط اند.
۲. بيان اصل اعتقاد به رجعت. عبد اللَّه بن عطا از امام باقر عليه السلام نقل مى‏كند كه در مِنا گروهى از عراق به ديدار پدرش امام زين العابدين عليه السلام آمدند و از جنگ مردگان با

1.ر.ك: بحار الأنوار: ج ۵۳ ص ۱۱۸.

2.اسناد اين احاديث، چندان قوى نيستند و راويان مجهول در ميان راويان آنها وجود دارند. از جمله حديثى است كه حسن بن جهم از امام رضا عليه السلام در مجلس مأمون نقل مى‏كند (ر.ك: عيون أخبار الرضا عليه السلام : ج ۱ ص ۲۱۶ ح ۱ و بحار الأنوار: ج ۵۳ ص ۵۸ ح ۴۵).


دانشنامه امام مهدی عجّل الله فرجه بر پایه قرآن ، حدیث و تاریخ جلد هشتم
62

كه مقصود از انبيايى كه از آنها پيمان گرفته شده، خود آنها نباشند، بلكه فرزندانشان باشد.۱ برخى نيز مراد از رسول را پيامبر اسلام ندانسته‏اند و آن را تعميم داده‏اند و گفته‏اند: هر پيامبر جديدى كه آمد، قبلى‏ها بايد به او ايمان بياورند و يارى‏اش كنند؛ امّا اين معانى با ظهور اوّليه آيه سازگار نيست و تا مجبور، نباشيم نبايد به اين تأويلات دست بزنيم، افزون بر اين كه هر تأويلى محتاج قرينه و دليل است و هيچ دليلى براى اين تأويلات ذكر نشده است.
اكثر اين مفسّران، قرائتى ديگر را نقل مى‏كنند كه به كلّى معنا را تغيير مى‏دهد. آنها به جاى لفظ «ميثاق النبيّين» از لفظ «ميثاق اُهل الكتاب» استفاده كرده‏اند تا ديگر نيازى به اين تأويلات نباشد؛ ولى هيچ يك آن را ترجيح نداده‏اند.۲
ابن كثير از امام على بن ابى طالب عليه السلام و ابن عبّاس نقل مى‏كند كه به نظر آنان اين آيه مى‏گويد كه اگر پيامبر اسلام صلى اللّه عليه و آله مبعوث شد و آن انبيا زنده باشند، بايد به او ايمان آورند و يارى‏اش كنند.۳ ظاهراً ابن كثير نمى‏خواهد رجعت را بپذيرد و زنده بودن ديگر پيامبران را در زمان حيات پيامبر اسلام، امرى فرضى در نظر مى‏گيرد؛ امّا با روايتى كه نقل مى‏كند، اين موضوع را روشن مى‏كند كه در نظر برخى صحابه امكان چنين هم‏زمانى‏اى وجود دارد. از طرف ديگر، خداوند متعال پيمانى بى‏خاصيت و بى‏مصداق از انبيا نمى‏گيرد، آن هم چنين پيمان غليظ و مستحكمى. اين پيمان بايد مصداق پيدا كند و مصداق آن، تنها در رجعت است. حديثِ ياد شده را تعدادى ديگر از مفسّران اهل سنّت نقل كرده‏اند.۴

1.نيشابورى در تفسير غرائب القرآن (ج ۲ ص ۱۹۸) اين احتمال را مى‏دهد.

2.تقريباً همه تفاسير ياد شده، به اين قرائت اشاره كرده‏اند.

3.تفسير ابن كثير: ج ۲ ص ۵۶ .

4.مانند طبرى در جامع البيان (ج ۳ جزء ۳ ص ۳۳۲)، ابن ابى حاتم در تفسير القرآن العظيم (ج ۲ ص ۶۹۴)، سيوطى در الدرّ المنثور (ج ۲ ص ۲۵۲)، نيشابورى در تفسير غرائب القرآن (ج ۲ ص ۱۹۸) و قرطبى در الجامع لأحكام القرآن (ج ۴ ص ۱۲۵).

  • نام منبع :
    دانشنامه امام مهدی عجّل الله فرجه بر پایه قرآن ، حدیث و تاریخ جلد هشتم
    سایر پدیدآورندگان :
    محمّد محمّدی ری‌شهری، با همکاری محمّد کاظم طباطبایی و جمعی از پژوهشگران، ترجمه: عبدالهادی مسعودی
    تعداد جلد :
    10
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1393
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 13517
صفحه از 400
پرینت  ارسال به