حديثى متواتر است؟۱
در مجموع بايد گفت: رجعت، از ضروريّات مذهب است، بدين معنا كه اگر كسى متون مذهب تشيّع را ببيند، بى ترديد، رجعت را جزء اعتقادات شيعى به حساب مىآورد. البتّه اين كه رجعت از محكمات اعتقادات شيعى است، به معناى آن نيست كه مانند عدل و امامت، جزء اصول اعتقادى است. ممكن است كسى از متون مذهبى، اطّلاع كافى نداشته باشد و بر اثر اين بىاطّلاعى، اعتقاد به رجعت نداشته باشد. چنين كسى از دايره تشيّع خارج نيست؛ امّا اگر كسى با وجود آگاهى كافى از متون دينى و مذهبى، به رجعت اعتقاد نورزد، از دايره تشيّع خارج مىشود.
وقوع رجعت در تاريخ
قرآن كريم در موارد متعدّدى، از رجعت افراد يا اقوامى به دنيا ياد كرده است. اين موارد، افزون بر آن كه امكان رجعت را اثبات مىكند، وقوع آن را در تاريخ نيز بيان مىدارد.
۱. «أَوْ كالَّذِى مَرَّ عَلَى قَرْيَةٍ وَ هِيَ خَاوِيَةٌ عَلَى عُرُوشِهَا قَالَ أَنَّى يُحْيِي هذِهِ اللَّهُ بَعْدَ مَوْتِهَا فَأَمَاتَهُ اللَّهُ مِائَةَ عَامٍ ثُمَّ بَعَثَهُ قَالَ كمْ لَبِثْتَ قَالَ لَبِثْتُ يَوْماً أَوْ بَعْضَ يَوْمٍ قَالَ بَلْ لَبِثْتَ مِائَةَ عَامٍ فَانْظُرْ إِلَى طَعَامِك وَ شَرَابِك لَمْ يَتَسَنَّهْ وَ انْظُرْ إِلَى حِمَارِك وَ لِنَجْعَلَك آيَةً لِلنَّاسِ وَ انْظُرْ إِلَى الْعِظَامِ كيْفَ نُنْشِزُهَا ثُمَّ نَكسُوهَا لَحْماً فَلَمَّا تَبَيَّنَ لَهُ قَالَ أَعْلَمُ أَنَّ اللَّهَ عَلَى كلِّ شَيْ ءٍ قَدِيرٌ.۲