37
دانشنامه امام مهدی عجّل الله فرجه بر پایه قرآن ، حدیث و تاریخ جلد هشتم

رجعت، عمومى نيست؛ بلكه ويژه گروهى خاص است. تنها، گروهى بازگشت مى‏كنند كه ايمان خالص يا شرك خالص دارند.
رجعت، به صورت احياى دوباره زندگى دنياست. بنا بر اين، بايد روح به بدن باز گردد و بازگشتى جسمانى صورت پذيرد، نه صرفاً بازگشتى روحانى. بر اساس احاديث اسلامى، بازگشت روحانى، براى بسيارى از مؤمنان اتفّاق مى‏افتد و آنان در مواقعى خاص همچون جمعه، اجازه مى‏يابند كه به سوى اهل منزل خود بروند و احوال آنان را مشاهده كنند؛ امّا اين بازگشت روحانى، غير از «رجعت» است كه در آن، روح به بدن باز مى‏گردد و انسان، زندگى جسمانى را از سر مى‏گيرد.۱
البتّه از سخنان بعضى قدماى علماى شيعه و همچنين از سخنان طبرسى در مجمع البيان بر مى‏آيد كه اقليت بسيار كوچكى از شيعه، رجعت را به معناى بازگشت دولت و حكومت اهل بيت عليهم السلام تفسير كرده‏اند و نه بازگشت اشخاص و زنده شدن مردگان. طبرسى، بر اين اعتقاد است كه مخالفت آنها طورى است كه لطمه‏اى به اجماع نمى‏زند.۲

رجعت و تشيّع‏

بسيارى از انديشمندان، اعتقاد به رجعت را از ضروريّات‏۳ مذهب تشيّع‏۴ و برخى،

1.رجعت اصطلاحى، با رجعتى كه برخى كافران در آستانه مرگ طلب مى‏كنند، متفاوت است. چهار تفاوت مهم ميان رجعت و اين تقاضاى كافران براى بازگشت به دنيا وجود دارد كه در بحث از شبهات و ادّله مخالفان رجعت خواهد آمد.

2.مجمع البيان : ج ۷ ص ۳۶۷.

3.ضرورى، چند معنا دارد كه در اين جا به معناى غير قابل انفكاك به كار رفته است. براى ديدن معانى مختلف ضرورى، ر.ك: جامع العلوم فى اصطلاحات الفنون الملقب ب «دستور العلماء»، قاضى عبد النبى الأحمد نگرى: ج ۲ ص ۲۶۴ - ۲۶۹.

4.همچون علّامه مجلسى كه مى‏گويد: «بدان كه از جمله اجماعيّات شيعه، بلكه ضروريّات مذهب فرقه محقّه، حقّانيت رجعت است». (حق اليقين: ج ۲ ص ۳۳۵) و در جاى ديگر مى‏گويد: «به گمان من، كسى كه در امثال اين موضوع شك كند، در امامان دين، شك كرده است» (بحار الأنوار: ج ۵۳ ص ۱۲۲). شيخ حرّ عاملى مى‏گويد: «صحّت رجعت، از ضروريّات مذهب اماميّه است. همه علماى معروف، نويسندگان مشهور، بلكه عموم مردم مى‏دانند كه اين، جزء مذهب شيعه است». (الإيقاظ من الهجعة بالبرهان على الرجعة: ص ۶۰ - ۶۱). وى سپس نام كسان بسيارى را مى‏برد كه در باب رجعت، كتاب نوشته‏اند و اوّلين آنها، سليم بن قيس هلالى است كه از امير مؤمنان عليه السلام روايت مى‏كند و مى‏گويد: «كار به جايى رسيد كه يقين من به رجعت، كمتر از يقينم به قيامت نبود» (الإيقاظ من الهجعة بالبرهان على الرجعة: ص ۶۴). وى سپس ماجراى گفتگوى مؤمن طاق و ابوحنيفه را در موضوع رجعت نقل مى‏كند و نتيجه مى‏گيرد كه: «اين جريان هم دليل است كه سنّى و شيعه، همه مى‏دانسته‏اند كه رجعت، جزء مذهب شيعه است، و اين، معناى ضرورى مذهب است كه از اجماع، بالاتر است» (الإيقاظ من الهجعة بالبرهان على الرجعة: ص ۶۶). مرحوم آية اللَّه شيخ جواد تبريزى، رجعت را از اصول مذهب نمى‏دانست؛ امّا به دليل اخبار معتبر - كه تواتر اجمالى دارند - ، آن را يقينى مى‏دانست». (صراط النجاة: ج ۲ ص ۶۱۴).


دانشنامه امام مهدی عجّل الله فرجه بر پایه قرآن ، حدیث و تاریخ جلد هشتم
36

پژوهشى در باره بازگشت شمارى از وفات‏يافتگان، هنگام قيام امام مهدى‏۱

رجعت در لغت، به معناى بازگشت است و در اصطلاح، به معناى بازگشت جمعى از درگذشتگان مؤمن و كافر به زندگى دنيا به هنگام قيام امام مهدى عليه السلام است تا كافران مجازات دنيوى خود را ببينند و مؤمنان نيز ضمن مشاركت در قيام امام مهدى عليه السلام از مجازات كافران، خشنود گردند. ۲
معناى اصطلاحى «رجعت»، جزو آموزه‏هاى اختصاصى شيعه است. در باره زمان دقيق رجعت، سه احتمال وجود دارد: كمى قبل از قيام، هم‏زمان با آغاز قيام و كمى بعد از قيام امام مهدى عليه السلام .۳ در هر صورت تعبير «هنگام قيام»، هر سه احتمال را در بر مى‏گيرد.
بسيارى از انديشمندان،۴ به پيروى از احاديث اين باب، رجعت را مخصوص كسانى مى‏دانند كه در ايمان يا كفر، خالص باشند. امام صادق عليه السلام مى‏فرمايد:
إنّ الرّجعة ليست بعامة، و هي خاصة، لا يرجع إلاّ من محض الإيمان محضاً، أو محض الشرك محضاً.۵

1.به قلم پژوهشگر ارجمند ، حجة الاسلام و المسلمين هادى صادقى.

2.رسائل الشريف المرتضى: ج ۱ ص ۱۲۵، علم اليقين فى أصول الدّين: ج ۲ ص ۸۲۳ ، مجموعة ثلاث رسائل (مخطوطة)، مفيد: ص ۳۴، مجمع البحرين: ج ۴ ص ۳۳۳ .

3.علّامه مجلسى، هر سه احتمال را آورده است (مرآة العقول: ج ۳ ص ۲۰۱) .

4.اين، همان كارى است كه شيخ مفيد كرده است (أوائل المقالات: ص ۷۷ - ۷۸).

5.تصحيح الاعتقاد، شيخ مفيد: ص ۴۰، مختصر بصائر الدرجات: ص ۲۴، بحار الأنوار: ج ۵۳ ص ۳۹ ح ۱.

تعداد بازدید : 14085
صفحه از 400
پرینت  ارسال به