زمان ظهور به گوش نرسد. اگر چه در اين مجموعه به اين گزارشهاى روزآمد نمىپردازيم و تنها گزارشهايى را مطرح مىكنيم كه ارزش طرح داشته باشند.
سعى ما بر نقل توقيتها از منابع اصلى بوده، مگر آن كه به منبع اصل دست نيافته باشيم . توقيتهاى گزارش شده ، گاه به اشخاصى منسوب است كه بررسى صحّت انتساب آنها نيازمند پژوهش ديگرى است.
شايان ذكر است كه تعيين وقت ظهور ، علاوه بر مسلمانان (شيعه و سنّى) در ميان مسيحيان نيز در مورد نزول عيسى عليه السلام بارها در طول تاريخ صورت گرفته است و مشكلاتى هم در پى داشته است.۱
توقيت در جامعه تشيّع
در اين جا به نمونههايى از توقيت در جامعه تشيّع اشاره مىكنيم:
يك . سال ۹۶۳ ق
پير غلام على طوسى شريف، رسالهاى حوالى سال ۹۵۰ ق نوشته و در آن كوشيده است براى ظهور حجت عليه السلام در سيزده سال بعد ، يعنى سال ۹۶۳ ق ادلّه و شواهدى به دست دهد. نام رساله بر اساس نوشته خود مؤلف، «مبشّره شاهيه» است. آنچه از نام رساله مىتوان دريافت، تركيبى است كه از «بشارت» به ظهور مهدى و «شاه» يعنىطهماسب در آن عرضه شده و بدين ترتيب ، بشارت به ظهور، به عنوان نوعى بشارت شاهانه وصف شده است. خود وى مىگويد: «چون اين رساله ، مشتمل است بر سعادت بشارت قرب ظهور صاحب الأمر و الزمان عليه السلام مسمّا شد به مبشّره شاهيه». روش استدلال او با ملاحظه منابع و مدارك مورد استناد ، نوعى روش تركيبى با بهرهگيرى از احاديث، علوم غريبه، مادّه تاريخ بر اساس حساب جمل،