159
دانشنامه امام مهدی عجّل الله فرجه بر پایه قرآن ، حدیث و تاریخ جلد هشتم

۱۵. علّامه مجلسى رحمه اللَّه در كتاب رجعت ، با استناد به حديثى به نقل از كتاب المحتضر، سال ۱۱۵۵ ق ، را به عنوان سال ظهور ، برداشت كرده است.۱ايشان در كتاب بحار الأنوار، با اشاره به همان حديث ، ترديد خود را نسبت به اين استنتاج، اين گونه بيان نموده است:
ثم انّ هذه التوقيتات على تقدير صحّة أخبارها لا ينافى النهى عن التوقيت إذ المراد بها النهى على التوقيت على الحتم لا على وجه يحتمل البداء... فإن مرّ هذا الزمان و لم يظهر الفرج و العياذ باللَّه كان ذلك من سوء فهمنا.۲
اين توقيت‏ها، اگر فرضاً مدرك درستى داشته باشند، منافاتى با رواياتى كه نهى از توقيت مى‏كنند، ندارند؛ زيرا آن روايات از توقيت حتمى، نهى كرده‏اند، در حالى كه در اين توقيت احتمال بَدا هست [و حتمى نيستند] ... و اگر زمان تعيين شده گذشت و فرج رُخ نداد، متوجّه برداشتِ نادرستِ خود مى‏شويم.
سخن علّامه مجلسى رحمه اللَّه بدين نكته اشاره دارد كه بر فرض صحّت احاديث پُررمز و راز موجود و امكان فهم درست ما از اين احاديث ، احتمال بدا در زمان ظهور وجود دارد و ممكن است خلاف اين برداشت واقع شود. از اين رو ، اعتمادى به اين استنتاج نيست.
۱۶. حكمت نهى از توقيت ، از مجموعه احاديث و فرهنگ حاكم بر احاديث مهدوى هم معلوم مى‏شود ؛ زيرا:
الف - زمان ظهور، در دامنه علم الهى است و هيچ كس از آن آگاه نيست.
ب - بيان زمان ظهور، گم‏راه كردن مردم، اغواى به جهل و سوق دادن آنان به نادانى است و مشمول آياتى همچون «وَ لا تَقْفُ ما لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ؛۳ چيزى كه بدان علم‏

1.گزارش كامل سخن ايشان در بخش بعدى خواهد آمد.

2.بحار الأنوار: ج ۵۲ ص ۱۲۱.

3.اسراء: آيه ۳۶.


دانشنامه امام مهدی عجّل الله فرجه بر پایه قرآن ، حدیث و تاریخ جلد هشتم
158

گستره آگاهى‏هاى علمى و هم از منظر مقبوليت عمومى و اجتماعى در ميان جامعه شيعى، جايگاه خاصّى داشته‏اند كه در دوره خويش رأى و نظرشان مورد پذيرش جامعه بوده است ، ولى هيچ گاه اين سخن غير عالمانه از آنان صادر نشده است و شايسته آنان نيز اين‏گونه موضعگيرى است. نمونه روشن اين عالمان ، مرحوم امام خمينى قدس سره است كه قبل و بعد از پيروزى انقلاب اسلامى ايران، جايگاهى ويژه و نافذ در جامعه اسلامى داشت و نه تنها اين سخن را مطرح نمى‏كرد ، بلكه به صراحت ، هرگونه وقت‏گذارى را نفى مى‏نمود. اگر چه اميد، آرزو و دعايش اين بود كه اين انقلاب به انقلاب جهانى امام مهدى عليه السلام متّصل شود.
تأمّل و دقّت در بازخوانىِ ادعاهاى وقت‏گذاران زمان ظهور - كه پس از اين خواهد آمد - نشان مى‏دهد تمام كسانى كه به گونه قاطع، ادّعاى علم به زمان ظهور را مطرح كرده‏اند ، از افراد معمولى و يا عالمان متوسّط شيعه هستند.
۱۴. مراد از توقيت، وقت‏گذارى مشخّص ، يعنى تعيين كردن روز، ماه و سال است. از اين رو ، بيان كردن وقت نامعيّن، توقيت نيست ، همچنان كه تطبيق نشانه‏هاى ظهور بر برخى از وقايع در صورتى كه به تعيين دقيق وقت ظهور منجر نشود و يا بيان اميدها ، آرزوها و خواسته‏ها نيز توقيت شمرده نمى‏شود. در دوره صفويه ، بسيارى از عالمان آرزو مى‏كردند كه اين دولت به ظهور امام مهدى عليه السلام متّصل شود. در دوره انقلاب اسلامى ايران نيز اين آرزو و خواسته وجود داشته و دارد كه اين نظام ، به حكومت جهانى مهدى عليه السلام منجر شود؛ ولى بيان اين آرزوها و خواسته‏ها، توقيت شمرده نمى‏شود.
گفتنى است كه نفى زمان مشخّص نيز ممكن است حمل بر توقيت شود ، مثل اين كه گفته شود: تا چند سال ديگر ، مطمئناً ظهور اتفاق نمى‏افتد.۱

1.ر . ك : ج ۷ ص ۴۵۰ (بخش دهم / علائم ظهور / تطبيق علائم ظهور) .

تعداد بازدید : 14102
صفحه از 400
پرینت  ارسال به