حَتَّى يُغَيِّرُوا ما بِأَنْفُسِهِمْ وَ إِذا أَرادَ اللَّهُ بِقَوْمٍ سُوْءاً فَلا مَرَدَّ لَهُ وَ ما لَهُمْ مِنْ دُونِهِ مِنْ والٍ.۱
او فرشتگانى دارد كه پى در پى، او را به فرمان خدا از پيش رو و از پشت سرش پاسدارى مىكنند. در حقيقت، خدا حال قومى را تغيير نمىدهد تا اين كه آنان حال خود را تغيير دهند. و چون خدا براى قومى آسيبى بخواهد، هيچ برگشتى براى آن نيست و غير از او حمايتگرى براى آنان نخواهد بود».
قيام امام مهدى عليه السلام نيز از مصاديق تامّ اين تغيير است و در چارچوب سنّتهاى الهى رخ خواهد داد. طبعاً با آماده شدن تودههاى مردم جهت پذيرش حكومت مهدوى ، تنها سران استكبار و معاندان حقاند كه طعم مجازات و شمشير امام عليه السلام را خواهند چشيد .
ب - شدّت، معيار قرآنى در رفتار با مخالفان
ممكن است ظاهر احاديث مورد بحث، نوعى خشونتگرايى و تعاملى فاقد مهرورزى را براى امام مهدى عليه السلام تصوير كنند كه با فلسفه امامت و رسالت هدايتگرى امام، چندان قابل جمع به نظر نيايد و پذيرش مفهوم ظاهرى آنها، ترديد در صحّت صدورى اين روايات را به دنبال داشته باشد. پرسش، اين است كه: بر فرض صحّت صدورى و سندى اين متون، مفاد اين گزارهها مبتنى بر چه اصل اسلامى صادر شده است؟ بهترين منبع براى پاسخ دادن به اين پرسش، آموزههاى قرآنى اند كه اساس سيره نبوى اند.
در آموزههاى قرآنى، بر دو قاعده رفتارى در تعاملات انسانى، تأكيد گرديده است. بر اساس قاعده اوّل، اختصاص كرامت الهى به انسان۲ از ميان موجودات