در اين باره چند نكته قابل توجّه است :
۱ - ۱ . پيوند عدالتگسترى و رهبرى معصوم
عدالت اجتماعى را حكمتِ بعثت انبيا دانستن، بدين معناست كه تنها در حكومت انبيا و اوصياى معصوم آنها، تحقّق عدالت اجتماعى به معناى حقيقى و كامل آن، امكانپذير است. تجربه تاريخى قيام مدّعيان داد گسترى نيز، اين واقعيت را تأييد مىنمايد. در حديثى كه به سند معتبر از امام صادق عليه السلام نقل شده، آمده است:
ما يَكونُ هذَا الأَمرُ حَتّى لا يَبقى صِنفٌ مِنَ النّاسِ إلّا وَ قَد وُلّوا عَلَى النّاسِ ، حَتّى لا يَقولَ قائِلٌ : إنّا لَو وُلّينا لَعَدَلنا ، ثُمَّ يَقومُ القائِمُ بِالحَقِّ وَالعَدلِ .۱
اين امر (قيام) روى نمىدهد تا آن كه هيچ گروهى از مردم نمانَد ، جز آن كه بر مردم حكومت كند، براى اين كه كسى نگويد: «اگر ما حاكم مىشديم، عدالت مىورزيديم». سپس قائم به حق و عدالت ، قيام مىكند.
آرى! امام مهدى عليه السلام هنگامى ظهور مىكند كه مردم جهان ، انواع حكومتهاى مدّعى عدالت و آزادى و حقوق بشر را تجربه كرده باشند و عملاً به اين نتيجه برسند كه جز با رهبرى انبيا و اوصياى آنان ، نمىتوان عدالت اجتماعى را به مفهوم حقيقى و كامل آن، در جهان برقرار ساخت .
۱ - ۲ . پيوند عدالتگسترى و ظلمستيزى
عدالتگسترى بدون ظلمستيزى و مبارزه با سران استكبار، امكانپذير نيست. از اين رو ، همه انبياى الهى در نخستين گام، جهت تحقّق عدالت اجتماعى با ستمگرانِ مستكبر و مُترِف ، درگير مىشدند. نخستين برنامه قيام امام مهدى عليه السلام نيز - كه ذخيره الهى براى ريشهكن كردن ظلم و فساد و تباهى است - پيكار با جبّاران است . در حديثى نبوى آمده است :