۱۸۹۳. الفتن- با سندش به نقل از ابن شوذب - : نزد مَطَر از عمر بن عبد العزيز ياد شد. او گفت : به من خبر رسيده است كه مهدى كارى مىكند كه عمر بن عبد العزيز آن كار را نكرده است .
گفتيم : آن كار چيست؟
گفت : مردى نزدش مىآيد و از او درخواست [مالى ]مىكند . امام عليه السلام به او مىفرمايد : «داخل بيت المال شو و بردار». او نيز داخل مىشود و بر مىدارد و بيرون مىآيد و مردم را سير مىبيند . پشيمان مىشود و به سوى مهدى عليه السلام باز مىگردد و مىگويد : آنچه را به من عطا كردى ، بگير . امّا امام عليه السلام نمىپذيرد و مىفرمايد : «ما عطا مىكنيم و نمىگيريم» .۱
۱۸۹۴. سنن ابن ماجة- با سندش به نقل از ابو سعيد خُدرى - : پيامبر خدا صلى اللّه عليه و آله فرمود : «مهدى، در امّت من است ، اگر كم باشد، هفت، و گرنه ، نُه سال حكومت خواهد كرد و در آن ، امّتم چنان رفاهى خواهند داشت كه مانند آن را هيچ گاه نداشتهاند ، خوردنىها را به آنها مىدهد و هيچ چيز را از ايشان نمىاندوزد ، و مال در آن روزگار، انباشته است . مرد برمىخيزد و مىگويد : اى مهدى ! به من عطا كن ، و او مىگويد: "بردار"» .۲
۱۸۹۵. سنن الترمذى- با سندش به نقل از ابو سعيد خُدرى - : بيمناك حوادث پس از پيامبرمان بوديم و آن را از پيامبر خدا صلى اللّه عليه و آله پرسيديم . فرمود : «مهدى، در امّت من است. قياممىكند و پنج يا هفت يا نُه،۳ زندگى [و حكومتدارى] مىكند» .
گفتيم : پنج يا هفت يا نُه چه؟
فرمود : «سال» و نيز فرمود : «مرد نزد او مىآيد و مىگويد : اى مهدى ! به من عطا كن ، به من عطا كن . و او برايش آن قدر در لباسش مىريزد كه نمىتواند ببرد» .۴
1.الفتن : ج ۱ ص ۳۵۷ ح ۱۰۳۳ .
2.سنن ابن ماجة : ج ۲ ص ۱۳۶۶ ح ۴۰۸۳ ، المستدرك على الصحيحين : ج ۴ ص ۶۰۱ ح ۸۶۷۵ ، الفتن : ج ۱ ص ۳۶۰ ح ۱۰۴۸ ، روضة الواعظين : ص ۵۳۲ . نيز ، ر . ك : همين دانشنامه : ص ۳۸۳ ح ۱۹۱۲ .
3.. شك از زيد است كه روايت را از ابو سعيد خُدرى نقل كرده است .
4.سنن الترمذى : ج ۴ ص ۵۰۶ ح ۲۲۳۲ ، كنز العمّال : ج ۱۴ ص ۲۶۲ ح ۳۸۶۵۴ ؛ كشف الغمّة : ج ۳ ص ۲۶۸ ، العمدة : ص ۴۳۵ ح ۹۱۷ ، الطرائف : ص ۱۷۸ ح ۲۸۱ وفيهما ذيله من «فيجي . . .» ، بحار الأنوار : ج ۵۱ ص ۸۷ ح ۳۸ .