35
دانشنامه امام مهدی عجّل الله فرجه بر پایه قرآن ، حدیث و تاریخ جلد نهم

ابن كثير (۷۰۱ - ۷۷۴ ق) در الملاحم و الفتن، پس از تصحيح اجمالىِ سند و اين كه محمّد بن خالد جَنَدى صنعانى، مجهول نيست، بلكه ثقه است و نيز يونس بن عبدالأعلى موثّق است مى‏گويد:
اين حديث، در نگاه نخست، مخالف رواياتى است كه در آن ثابت شد مهدى، غير از عيسى بن مريم است؛ ولى مى‏توان آن را توجيه كرد كه اگر مراد از يكى بودن، قبل از ظهور است، معنايش آن است كه ظهور يك مهدى قبل از مسيح، منافات ندارد با ظهور مسيح كه مهدى اعظم باشد و اگر مراد، وحدت و يكى بودن مهدى و عيسى پس از ظهور است، معناى روايت اين است كه عالى‏ترين مهدى، عيسى بن مريم است و در اين صورت، نفى مهدى ديگر نمى‏كند.۱
همچنين ابن قيّم اين قول را از برخى بدون نام بردن از گوينده‏اش بازگو كرده است‏۲ كه گمان مى‏رود همان ابن كثير منظور باشد.
حاصل آن كه اين حديث، بجز جمله پايانىِ آن يعنى «لا مهدى إلّا عيسى بن مريم»، به اسناد مختلف و مضمون‏هاى متفاوت در مصادر حديثى منقول است و اين زياده، تنها در سنن ابن ماجة به اين حديث اضافه شده و بيهقى نيز آن را با تفاوتى اندك، در سند آورده است و با توجّه به ايرادهاى سندى و ناسازگارى اين فراز با اخبار متواتر و مستفيض، اين زياده، قابل اثبات نيست.

1.. نهاية البداية و النهاية: ج ۱ ص ۲۷.

2.. المنار المنيف، ص ۱۳۶.


دانشنامه امام مهدی عجّل الله فرجه بر پایه قرآن ، حدیث و تاریخ جلد نهم
34

۱. حاكم نيشابورى، آن را از روى تعجّب آورده و نه احتجاج، و اين، خود نقد است.
۲. محمّد بن خالد، كذّاب و وضّاع است.
۳. ابتداى اين حديث به صورت قطعى، از اَنَس و ديگران نقل شده و اين جمله «لا مهدى إلّا عيسى» در آنها نيست.
۴. در سند روايت اضطراب است؛ گاه مرسل نقل شده و گاه مرفوع و گاه از اَبان بن صالح و گاه از ابان بن ابى‏عياش.
۵. حديث منقطع است؛ زيرا ابان از حسن بصرى نشنيده است.
۶. در سند حديث، افتادگى ميان يونس بن عبد الأعلى و شافعى وجود دارد.
۷. اين حديث، با اخبار متواتر، تعارض دارد.

۸ . اين حديث، يك خبر است و احاديث مهدى، اخبار است.۱
هم چنين ناصر الدين البانى از محدّثان سلفى معاصر به سه دليل آن را داراى آفت دانسته و در كتاب سلسلة الأحاديث الضعيفة و الموضوعة آورده است.
يكى مجهول بودن محمّد بن خالد، ديگرى اختلاف در سند و سوم معنعن بودن سلسله روايت به حسن بصرى (يعنى ابان از حسن بصرى، سماع نكرده است كه در سخن بن غمارى نيز آمده بود).۲
عبدالعظيم بستوى نيز گفته است كه سند اين حديث، ضعيف و متن آن، منكر و ناشناخته است .۳
دو. گروه اندكى با تصحيح سند روايت، آن را به گونه‏اى كه با عقيده غالب و رايج سازگار شود، تأويل بُرده‏اند.

1.. ابراز الوهم المكنون .

2.. سلسلة الاحاديث الضعيفة و الموضوعة: ج ۱ ص ۱۷۵ ح ۷۷.

3.. الموسوعة فى أحاديث المهدى الضعيفة و الموضوعة، ج ۲، ص ۱۰۴.

تعداد بازدید : 24480
صفحه از 505
پرینت  ارسال به