قابل طرح است. دو فرضيه اوّل بر اساس ظواهر ادلّه دينى مطرح شدهاند و هر كدام به يك دسته از ادلّه توجّه كردهاند؛ امّا فرضيههاى سوم و چهارم با در نظر گرفتن هر دو دسته ادلّه ، در پى يافتن راه فهم شرايط جامعه مهدوى از مجموع ادلّه و جمع ميان ادلّه هستند. در فرضيه سوم ، تعدّد اديان از ابتدا نفى مىشود؛ امّا گمان مىرود كه تعدّد شرايع ، باقى بمانَد. در فرضيه چهارم ، ادّعا مىشود كه در ابتداى حكومت مهدوى ، اديان ديگرى حضور خواهند داشت؛ امّا در يك سير تدريجى و در طول زمان ، از ميان خواهند رفت و جز اسلام ، دينى باقى نخواهد ماند.
در اين جا فرضيه اوّل با عنوان «كثرت اديان آسمانى در جامعه مهدوى»، فرضيه دوم با عنوان «وحدت دين در جامعه مهدوى»، فرضيه سوم با عنوان «وحدت دين و كثرت شرايع» و فرضيه چهارم با عنوان «محو تدريجى تعدّد اديان در جامعه مهدوى» ، مورد بررسى قرار خواهد گرفت.
كثرت اديان آسمانى در جامعه مهدوى
ادلّه وجود اديان مختلف در كنار اسلام ، متعدّد است. برخى آيات قرآن ، حكايت از آن دارد كه يهوديان و مسيحيان تا قيامت ، وجود خواهند داشت. برخى نيز به دلالت ضمنى و با نفى اجبار و اكراه ، بر اين دلالت دارند كه ممكن است اديانى جز اسلام نيز وجود داشته باشد. احاديثى نيز وجود دارند كه بر همين امر ، دلالت دارند. در ادامه به بررسى اين متون مىپردازيم. از ادلّه عامّ قرآنى مىآغازيم و به دنبال آن ، ادلّه خاص مىآيد.
الف - ادلّه عام قرآنى
۱. عدم اكراه در دين
آيات بسيارى از قرآن ، دلالت دارند كه در پذيرش دين ، هيچ اكراه و اجبارى