۱۷۸۰. كمال الدين- به نقل از عبد العظيم بن عبد اللَّه حسنى - : امام هادى عليه السلام فرمود : «پس از من فرزندم، حسن جانشين من خواهد بود؛ ولى مردم [در باره ]جانشينِ او چگونه خواهند بود!».
گفتم: چگونه خواهد بود سَرورم؟
فرمود: «شخصِ او ديده نمىشود و روا نيست نامش برده شود تا خروج كند و زمين را همان گونه كه از ظلم و ستم آكنده بود، از داد و عدل بياكند».
گفتم: بِدان اقرار مىكنم. من معترفم و معتقدم كه دوستدار آنها، دوستدار خدا و دشمن آنها، دشمن خداست. فرمانبرى از آنها، فرمانبرى از خدا و سركشى از آنها، سركشى از خداست».۱
م - احاديث امام حسن عسكرى عليه السلام
۱۷۸۱. مصباح المتهجّد- به نقل از ابو محمّد عبد اللَّه بن محمّد عابد - : از آقايم امام عسكرى عليه السلام در منزلش در سامرّا به سال دويست و پنجاه و پنج [قمرى ]خواستم كه چگونگى صلوات بر پيامبر و اوصيايش - بر او و بر ايشان سلام باد - را بر من املا كند ، و كاغذهاى فراوانى آماده كرده بودم . اما از حفظ و بى آن كه از روى نوشتهاى بخواند ، چنين املا كرد :
خدايا! بر وليّت و فرزند اوليايت درود فرست؛ آنان كه اطاعتشان را واجب و حقّشان را لازم ساختى و آلودگى را از آنان بُردى و پاك و پاكيزهشان نمودى.
خدايا! دينت را با او يارى ده و اولياى خود و اولياى او و پيروان و ياورانش را با او يارى ده و ما را جزو آنان قرار ده.
خدايا! او را از گزند هر ستمكار و سركش و از گزند همه مردمانت در پناه خود بگير و او را از پيش رو و پشت سر و راست و چپش حفظ و از او حراست كن و از رسيدن بدى به او مانع شو و پيامبر و خاندان پيامبرت را با [حفظ] او حفظ كن و عدالت را با او پديدار كن و او را با يارىات استوار بدار و ياورانش را يارى ده و واگذارندگانش را وا بگذار و جبّارانِ كافر را با او در هم كوب و كافران، منافقان و همه كژروان را در هر زمان و در هر گوشه از شرق و غرب زمين و در خشكى و دريا به دست او هلاك كن و زمين را به دست او از عدالت، آكنده كن و دين پيامبرت - كه بر او و بر خاندانش سلام باد - را به دست او آشكار بنما و - خدايا - مرا از ياوران و ياران و دنبالهروان و پيروان او قرار بده و آنچه را خاندان محمّد آرزو دارند و دشمنشان از آن بيم دارند ، به من نشان بده، اى خداى حق! دعايم را اجابت كن» .۲