۱۷۵۰. الاحتجاج : امام على عليه السلام [در پاسخ به معناى «امر» در اولوا الأمر ]فرمود : «همان چيزى است كه فرشتگان، آن را در شبى كه هر امر محكمى ، از هم باز [و به مجريان ابلاغ ]مىشود ، فرود مىآورند : آفرينشى و يا روزى و اَجَل و عمل و زندگى و مرگى و نيز آگاهى از غيب آسمانها و زمين و معجزههايى كه جز براى خداوند ، برگزيدگانش و سفيران ميان او و خلقش ، روا نيست ، و آنان، سيماى خدا هستند . [خداوند] فرمود : «هر كجا رو كنيد ، آن جا سيماى خداوند است» . آنان باقى گذارده خداوندند ؛ يعنى مهدى، كه هنگام پايان يافتن اين مهلت [خدا به ستمكاران ]مىآيد و زمين را از عدل و داد پر مىكند ، همان گونه كه از ظلم و ستم پر شده است» .۱
۱۷۵۱. الأمالى، شجرى- با سندش از مسبّب بن خيثمه - : امام على عليه السلام فرمود : «... به خدا سوگند ، اينان با اجتماعشان بر باطل خويش و شما با وا نهادن حقّتان، بر شما چيره مىشوند تا آن كه شما را به بندگى درآورند ، همان گونه كه مرد ، بندهاى را به بردگى مىگيرد و هنگامى كه حاضر شود ، كار را تمام مىكند و چون غايب شود ، دشنامش مىدهد تا دو گريان به پا خيزند : گريان براى دينش و گريان براى دنيايش ، و سوگند به خدا ، اگر هر يك از شما را زير سنگى بگذارند ، در بدترين روزشان ، شما را گرد مىآورند . سوگند به آن كه دانه را آفريد و انسان را پديد آورد ، اگر جز يك روز ازدنيا نمانده باشد ، خداوند، آن روز را طولانى مىكند تا مردى از [نسل ]من، فرمانرواى زمين شود . او زمين را از عدل و داد پر مىكند، همان گونه كه از ظلم و ستم پر شده است» .۲