است؛ قرآنى كه متنش همين قرآن موجود است ؛ ولى در آن ، شأن نزول و تفسير برخى آيات آمده و ناسخ و منسوخ، عام و خاص، مطلق و مقيد و برخى امور ديگر مشخص شده است .
د - شايد مقصود از «كتاب جديد» معارف و مفاهيم بلند و والايى است كه امام از آيات برداشت مىكند و به مردم ياد مىدهد ؛ معانىاى كه آن قدر براى مردم تازگى دارند كه گويا او كتابى با مفاهيمى جديد آورده است.
ه - ممكن است مراد احياى بخشهاى مهجور و بدفهميدهشده كتاب باشد؛ بدان معنا كه مهدى عليه السلام اين موارد مهجور را احيا ، و موارد بدفهميده شده را اصلاح مىكند و اين همه از نظر كميت و اهميت به حدّى است كه مىتوان آن را آوردن كتاب جديد قلمداد كرد .
۳. قضاى جديد
درباره قضاى جديد نيز چند احتمال به ذهن مىرسد :
الف - مقصود ، برنامههاى متنوّع و پيشرفته براى بشر در عصر ظهور است.
ب - مقصود ، داشتن اسلوب جديد در قضاوت و فصل خصومت بين مردم است؛ همان گونه كه در احاديث گفته شده كه قائم عليه السلام به حكم داوود عمل مىكند و بيّنه و دو شاهد عادل نمىطلبد .
ج - اين كه امام برخى از احكام مربوط به قضا و حدود را كه قبل از آن و در دوره قبل از ظهور انجام نمىشده است ، اجرا مىكند ؛ چنان كه در برخى احاديث آمده است كه مهدى عليه السلام قتل را بر زانى محصن و مانع زكات اجرا مىكند۱ و بدون نسب حكم به ارثبرى مىدهد .۲