نيز در كار باشد تا بتوان به درستى مضمون نقل شده ، اعتماد كرد.۱
اينك با صرف نظر از موضوع ياد شده و با فرض صحّت احاديث، به جمعبندى مىپردازيم و تلاش مىكنيم كه معقولترين وجه ممكن در فهم اين دسته از احاديث ارائه شود. بديهى است كه هر گونه اظهار نظر در اين باره نمىتواند از حدّ فرضيههاى محتمل ، بالاتر رود.
مأموريت و رسالت مهدى عليه السلام تحقّق ارزشهاى الهى و قرآنى و تأسيس جامعه توحيدى به معناى كامل آن است به گونهٍاى كه هيچ گونه اثرى از شرك در آن دوره مشاهده نشود : «يَعْبُدُونَنِى لا يُشْرِكُونَ بِى شَيْئاً ؛ تنها مرا بپرستند و چيزى را شريك من قرار ندهند» .۲ مسلّم است كه تأسيس چنين بناى عظيم، آن هم با آن عمق و گستردگى غير قابل توصيف ، كارى است كه با توجّه به روند طبيعى امور و عدم استفاده از قدرت اعجاز (مگر در موارد ضرورت) ، نياز به گذشت زمان دارد.
اختلاف زمان به دليل تنوّع موضوعات
مىتوان برخى اختلاف تعابير احاديث را مربوط به اين دانست كه موضوع ، متفاوت است؛ زيرا پس از ظهور امام زمان عليه السلام بلافاصله حكومت ايشان برپا نمىشود و مدّتى مشغول مبارزه با ظالمان خواهند بود. در طول دوران ظهور ايشان مراحل متفاوتى طى خواهد شد و فراز و نشيبهايى در برپايىِ حكومت مهدوى وجود خواهد داشت. همچنين پس از وفات يا شهادت ايشان نيز آن حكومت از ميان نمىرود و به واسطه رجعت پيامبر صلى اللّه عليه و آله و امامان ديگر عليه السلام استمرار مىيابد.
يك احتمال اين است كه حكومت خود مهدى عليه السلام كوتاهتر باشد و حكومت ساير