عمو ! دوازده جانشين از فرزندان من ولايت پيدا مىكنند. سپس امور زشت و شديد و بزرگى واقع مىگردد. سپس مهدى عليه السلام از فرزندانم خارج مىشود. خداوند ، كارش را در يك شب درست مىكند. پس از آن ، زمين را پر از عدل مىكند چنان كه پر از ظلم شده است و باقى مىماند در زمين ، هر چه خدا بخواهد. سپس دجّال ، خارج مىشود».۱
اين حديث را ابتدا اهل سنّت نقل كردهاند. سپس علماى شيعه نيز در مقام احتجاج براى اثبات تعداد امامان جانشين پيامبر صلى اللّه عليه و آله به آن استناد كردهاند. در هر حال، آنچه به بحث جارى مربوط مىشود، زمان حكومت امام زمان عليه السلام است كه در اين جا به گونهاى مخفى مانده و به خواست خداوند ، واگذار شده است.
تعابير به كار رفته
مفاهيمى كه در احاديث اسلامى براى بيان زمان حكومت مهدوى يا اقامت مهدى عليه السلام در اين جهان مورد استفاده قرار گرفته، متفاوت است و توجّه به آنها مىتواند تا حدّى ما را در جمعبندى موضوع ، يارى دهد. برخى احاديث از تعبير «يكون»۲به معناى بودن و شايد در اين جا به معناى زيستن ، استفاده كردهاند . دو تعبير ديگر نيز در احاديث وجود دارد كه بههمين معنا،يعنى زيستناست: «عاشَ»
1.. يَمْلِكُ مِنْ وُلْدِي اثْنَا عَشَرَ خَلِيفَةً ثُمَّ تَكُونُ أُمُورٌ كَرِيهَةٌ شَدِيدَةٌ عَظِيمَةٌ ثُمَّ يَخْرُجُ الْمَهْدِيُّ مِنْ وُلْدِي يُصْلِحُ اللَّهُ أَمْرَهُ فِي لَيْلَةٍ فَيَمْلَأُ الْأَرْضَ عَدْلًا كَمَا مُلِئَتْ جَوْراً وَ يَمْكُثُ فِى الْأَرْضِ مَا شَاءَ اللَّهُ ثُمَّ يَخْرُجُ الدَّجَّال . (ر . ك : ص ۱۸۶ ح ۱۷۴۴) .
2.. عَن أبى سَعيدٍ الخُدرِيِّ ، أنَّ النَّبِيِّ صلى اللّه عليه و آله قالَ : يَكونُ في اُمَّتِي المَهدِيُّ ، إن قَصُرَ فَسَبعٌ وإلّا فَتَسِعٌ ، فَتنعم فيهِ اُمَّتى نِعمَةً لَم ينعموا مِثلَها قَطُّ ، تُؤتى اُكُلُها ولا تَدَّخر مِنهُم شَيئا ، وَالمالُ يَومَئذٍ كُدوسٌ ، فَيَقومُ الرَّجُلُ فَيَقولُ : يامَهدِيُّ ، أعطِني ، فَيَقولُ : خُذ . (ر . ك : ص ۳۶۹ ح ۱۸۹۴ و ص ۳۷۰ ح ۱۸۹۸ و ص ۳۸۲ ح ۱۹۱۲ و ص ۳۷۶ ح ۱۹۰۵) .