115
دانشنامه امام مهدی عجّل الله فرجه بر پایه قرآن ، حدیث و تاریخ جلد نهم

حديث دوم نيز تنها در الغيبةى نعمانى گزارش شده و تنها يكى از اسناد آن، قابل قبول است.

مفهوم و مقصود

از نظر دلالى، احتمال قوى مى‏رود كه تعبير امام عليه السلام در تعابير: «ضرب أعناق» و «ذبح» در احاديث دسته دوم، در اثر نقل به معنا توسّط راوى، تغيير يافته باشد و اشاره‏اى به نوع قتل رايج در عرفِ عرب باشد كه معمولاً در هنگام كشتن فردى، سر وى را از تن او جدا مى‏كردند. بر فرض عدم پذيرش نقل به معنا نيز تعابيرِ ياد شده، مفاهيمى كنايى براى اشاره به عمل كشتن اند و بر اصل كشته شدن اين افراد تأكيد دارند و الزاماً اين گونه نيست كه افراد معاند حتماً به اين گونه، كشته شوند.
همچنين اقدامات ياد شده در اين دو حديث، فارغ از صحّت سندى و صدورى، قابل توجيه به نظر مى‏رسند. مفاد روايت اوّل، ناظر به افراد منافق و نفوذى است كه يكى از تهديدهاى جدّى براى هر حركت انقلابى به شمار مى‏رود و مى‏تواند به تضعيف يا شكست آن منجر شود. كاملاً طبيعى و معقول به نظر مى‏آيد كه از همان ابتدا با چنين جريانى، برخوردى جدّى به عمل آيد تا براى مخالفان و معاندان، آينه عبرتى باشد و اين، نشانه تدبير هوشمندانه در قيام امام مهدى عليه السلام است. بدين ترتيب، از اين حديث نمى‏توان كشتار فراگير يا شدّت و خشونت استنباط كرد؛ بلكه بايد آن را راهبردى نظامى و امنيتى براى موفّقيت قيام دانست كه امرى منطقى و طبيعى است. يادكرد اين مهم در احاديث از اين رو بوده است كه امامان عليهم السلام قصد داشته‏اند مخاطبان را به اين نكته توجّه دهند كه در دوره ظهور، راه هر گونه نفاق در سوء استفاده از مهرورزى ظاهرى به اهل بيت عليهم السلام ، مسدود خواهد شد و همانند دوره‏هاى قبلى نيست كه افرادى در پوشش محبّت اهل بيت، بتوانند ضربات سختى بر پيكره فرهنگ و معارف عترت وارد كنند.


دانشنامه امام مهدی عجّل الله فرجه بر پایه قرآن ، حدیث و تاریخ جلد نهم
114

مى‏كند و گردن‏هاشان را مى‏زند .
ذبحِ مخالفان، اقدام ديگرى است كه در حديث ذيل، بِدان اشاره شده است:
عن أبي جَعفَرٍ الباقِرِ عليه السلام : فَقالَ : وَيحَ هذِهِ المُرجِئَةِ ! إلى‏ مَن يَلجَؤونَ غَداً إذا قامَ قائِمُنا؟ قُلتُ : إنَّهُم يَقولونَ : لَو قَد كانَ ذلِكَ كُنّا وَ أَنتُم فِى العَدلِ سَواءً . فَقالَ : مَن تابَ تابَ اللَّهُ عَلَيهِ ، وَ مَن أسَرَّ نِفاقاً فَلا يُبعِدُ اللَّهُ غَيرَهُ ، وَ مَن أظهَرَ شَيئاً أهرَقَ اللَّهُ دَمَهُ . ثُمَّ قالَ : يَذبَحُهُم - وَ الَّذى نَفسى بِيَدِهِ - كَما يَذبَحُ القَصّابُ شاتَهُ - وَ أَومَأَ بِيَدِهِ إلى‏ حَلقِهِ - . قُلتُ : إنَّهُم يَقولونَ : إنَّهُ إذا كانَ ذلِكَ استَقامَت لَهُ الاُمورُ فَلا يُهَريقُ مِحجَمَةَ دَمٍ . فَقالَ : كَلّا وَ الَّذى نَفسى بِيَدِهِ ، حَتّى‏ نَمسَحَ وَ أَنتُمُ العَرَقَ وَ العَلَقَ - وَ أَومَأَ بِيَدِهِ إلى‏ جَبهَتِهِ - .۱
امام باقر عليه السلام فرمود : «واى بر اين مرجئه ! فردا كه قائمِ ما قيام كند ، به چه كسى پناه مى‏برند؟» . گفتم : آنان مى‏گويند : اگر آن گونه كه شما مى‏گوييد، باشد [و او به عدل قيام كند] ، ما و شما در عدالت او يك‏سان هستيم . فرمود : «هر كه [از آنان‏] توبه كند ، خداوند هم به او روى مى‏آورد و هر كه دورويى كند ، خدا همو را [از رحمتش‏] دور مى‏كند ، و هر كه آشكارا مخالفت كند ، خداوند، خونش را مى‏ريزد» . سپس فرمود : «سوگند به آن كه جانم به دست اوست ، آنها را سر مى‏برد ، همان گونه كه قصّاب، گوسفندش را سر مى‏برد» و با دستش به گلويش اشاره نمود. گفتم : آنان مى‏گويند : هنگامى كه قيام كند ، كارها برايش درست مى‏شود و به اندازه پيمانه حجامتى هم خون نمى‏ريزد . فرمود : «سوگند به آن كه جانم به دست اوست ، هرگز چنين نيست، تا ما و شما عرقمان در آيد» و اشاره به پيشانى‏اش كرد «و خونمان ريخته شود» .
از لحاظ سندى، در اصل حديث اوّل، ترديد وجود دارد؛ زيرا در منابع حديثىِ كهن و اصيل اماميّه گزارش نشده و تنها در كتاب الإيضاح آمده است. متن‏

1.. ر.ك: ص ۸۲ ح ۱۶۸۳ .

  • نام منبع :
    دانشنامه امام مهدی عجّل الله فرجه بر پایه قرآن ، حدیث و تاریخ جلد نهم
    سایر پدیدآورندگان :
    محمّد محمّدی ری‌شهری، با همکاری محمّد کاظم طباطبایی و جمعی از پژوهشگران، ترجمه: عبدالهادی مسعودی
    تعداد جلد :
    10
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1393
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 24057
صفحه از 505
پرینت  ارسال به