تاريخ بشرى همراه شده است، نقطه ثقل معرفتى در مهدويّت، آموزههاى وحيانى و نقلى است.
از اين رو بايد آموزههاى وحيانى ، نقطه آغاز مباحث باشند و سپس در ادامه از اصول و قواعد عقلى و نيز دانشهاى تجربى استفاده شود.
تكيه بر قواعد عقلى محض، بويژه آن جا كه برخى از حد وسطها خود ، معركه آراست و با ابهامهايى جدى روبروست، توجيهپذير نيست. چنان كه تكيه بر آموزههاى عرفانى و صوفيانه نيز، كه بر كشف و شهود مبتنى است، به تنهايى علمآور نيست و به كار تعليم و استدلال نمىآيد.
از اين رو به نظر مىرسد شكلگيرى رويكرد نقلى در قرن چهارم امرى طبيعى بوده است؛ چنان كه پيدايش رويكرد عقلى - نقلى نيز در قرن پنجم توجيهى منطقى دارد.
موجهترين رويكرد آن است كه در آن نقل و آموزههاى وحيانى محور باشد و هر يك از عقل و دانش تجربى نيز در جاى خود به كار گرفته شود. اين همان رويكردى است كه محقّقان اين دانشنامه در پيش گرفتهاند.