تصريح كرده و او را امام و مهدى هادى امّت رسول اللَّه خوانده است .۱
عبد الرحمان جامى از ديگر عارفانى است كه در آثارش به روايات توجّه بسيار نشان داده است. او در كتاب شواهد النبوة بابى را با عنوان «ذكر محمّد بن حسن بن على بن محمّد بن على الرضا لقّبه الامامية بالحجّة و القائم و المهدى المنتظر و صاحب الزمان و هو عندهم خاتم الاثنى عشر اماما» گشوده است.۲
عبدالوهاب شعرانى (م ۹۷۳ق) - كه از صوفيان سنّىمذهب است - در اليواقيت والجواهر، در بحث از نشانهها و حوادث پيش از وقوع قيامت، چنان از خروج و ظهور مهدى عليه السلام ، نزول عيسى عليه السلام ، نام پدر، زمان تولد و سن حضرت مهدى ياد مىكند كه گويى شيعهاى معتقد است. سپس بخشهايى از فتوحات (باب ۳۶۳) - كه بسيارى از آن، متن روايات موجود در منابع شيعه و سنّى است - نقل مىكند.
وى در پاسخ به اين پرسشها كه «شكل ظهور مهدى چگونه است و احكام او آيا بر اساس نصوص است يا اجتهاد؟» ، با استناد به كلمات ابنعربى، مهدى را حاكمى عالم و عامل به شريعت محمّدى صلى اللّه عليه و آله مىداند كه در تشخيص شريعت به گونهاى از لغزش مصون، و از هوا و خطا مبراست. او به نقل از ابن عربى، مهدى را به سان همه «اهل اللَّه» داراى ارتباطى مستقيم با حق و پيامبر صلى اللّه عليه و آله مىداند؛ لذا او را از تقليد بىنياز مىشمارد. علاوه بر اين، وى مهدى را برخوردار از نوعى علم غيب معرّفى كرده است.۳
علاء الدوله سمنانى، به سان ديگر عالمان صوفى، باورهاى موعود اسلامى را با رهيافتى عارفانه مطرح كرده است. او نيز مضمون احاديث نبوى صلى اللّه عليه و آله و برخى