دورههاى بعد نيز ادامه يافته است. در قرن هفتم خواجه نصيرالدين طوسى، و در قرن يازدهم صدرالدين شيرازى اين روش را ادامه دادهاند. در دوران معاصر نيز عالمانى چون شهيد سيّد محمّدباقر صدر و آية اللَّه عبد اللَّه جوادى آملى در اين راه گام زدهاند. البته قواعد و اصول عقلى به كار گرفتهشده در اين زمينه در گذر زمان تطوراتى داشته است؛ در اين راه گاه از عقل كلامى محض، و گاه از عقل فلسفى محض بهره بردهاند و گاهى هم فراتر از آن دو به دانشهاى تجربى بشرى و تبيينهاى عقلانى نيز متوسل شدهاند. در اين جا گزارشى از تلاشهاى هفت تن از اين شخصيتها در طول يكهزار سال ارائه مىكنيم.
۲ - ۱ . شيخ مفيد (م ۴۱۳ق)
شيخ مفيد از نخستين متكلمان شيعى است كه با رويكرد عقلى به مسئله مهدويّت پرداخته و رسالهها و آثارى در اين زمينه نگاشته است. وى بر خلاف عالمان پيشين، مانند نعمانى و شيخ صدوق، روش نقلى - عقلى را، كه روش وى در قلمروهاى مختلف دينى است و در آن زمان در بغداد متداول و رايج بوده، برگزيده است. از وى پنج اثر در موضوع مهدويّت بر جاى مانده است. ۱
مفصلترين اين آثار الفصول العشرة فى الغيبة است كه در فاصله سالهاى ۴۱۰ و ۴۱۱ هجرى يعنى سالهاى پايانى عمرش ، نوشته است. وى در اين كتاب ده مسئله از مسائل مهدويّت را مطرح كرده و به شيوه متكلمانه و با استفاده از ادلّه عقلى، آيات قرآن، تاريخ و قصص به آنها پاسخ داده است. ۲
۲ - ۲ . سيّد مرتضى (م ۴۳۶ق)
دومين شخصيتى كه رويكرد عقلى را با قوت بيشترى دنبال كرده، سيّد مرتضى