۳ / ۱۲
دعاى حاجتطلبى
۱۵۹. كتاب من لا يحضره الفقيه- به نقل از عبد اللَّه بن جُندَب ، از امام كاظم عليه السلام - : در سجده شكر مىگويى: «بار خدايا! من تو را گواه مىگيرم و فرشتگانت و پيامبران و فرستادگانت را و همه آفريدگانت را نيز گواه مىگيرم بر اين كه [معتقدم ]تويى خداى يگانه و پروردگار من و [بر اين كه ]اسلام ، دين من و محمّد، پيامبر من است و على و حسن و حسين و على بن الحسين و محمّد بن على و جعفر بن محمّد و موسى بن جعفر و على بن موسى و محمّد بن على و على بن محمّد و حسن بن على و حجّة بن الحسن بن على، پيشوايانم هستند و من ، دوستدار و پيرو ايشان هستم و از دشمنانشان بيزارم. بار خدايا! به خون ستمديده سوگندت مىدهم (اين را سه بار مىگويى) .
بار خدايا! سوگندت مىدهم به آن عهدى كه با خويش در باره دشمنانت كردهاى كه آنان را به دست ما و به دست مؤمنان ، نابود گردانى. بار خدايا! به آن عهدى كه با خويش در باره دوستانت كردهاى كه آنان را بر دشمن خودت و ايشان پيروز گردانى، سوگندت مىدهم كه بر محمّد و بر رازداران از خاندان محمّد ، درود فرستى (اين را سه بار مىگويى)» .
و سه بار مىگويى: «بار خدايا! از تو درخواست مىكنم كه پس از تنگى و دشوارى ، آسانى و آسايش را به من ارزانى دارى».
سپس گونه راستت را بر خاك مىنهى و سه بار مىگويى: «اى پناهگاه من در آن هنگام كه همه راهها بر من بسته و زمين با همه فراخىاش بر من تنگ مىشود! اى آن كه مرا از سر مِهر بر من ، آفريدى و به آفريدن من نيازى نداشتى! بر محمّد و خاندان محمّد و بر راز دارانِ از خاندان محمّد درود فرست» .
سپس گونه چپ خويش را بر خاك مىنهى و سه بار مىگويى: «اى خوار كننده هر گردنفرازى، و اى عزّت دهنده هر خوارى!به عزّتت سوگند كه طاقتم طاق گشته است».
آن گاه ، دوباره به سجده مىروى و صد مرتبه مىگويى: «سپاسگزارم، سپاسگزارم !» .
سپس حاجتت را از خدا درخواست مىكنى، به يارى خدا.۱