۳ / ۱۱
حديث اسلام ناب
۱۵۸. عيون أخبار الرضا عليه السلام- به نقل از فضل بن شاذان - : مأمون از امام رضا عليه السلام درخواست كرد كه محض (حقيقت و لُبّ) اسلام را به طور موجز و مختصر، برايش بنويسد.
ايشان برايش چنين نوشت: «محض اسلام ، عبارت است از گواهى دادن به اين كه معبودى جز ايزد يگانه و بىانباز نيست. معبودى است يكتا، يگانه، تك، بىنياز، قائم به ذات، شنوا، بينا، توانا، ديرين، پاينده، ماندگار، دانايى كه هيچ نادانىاى در او راه ندارد؛ توانايى كه هيچ ناتوانىاى در او نيست؛ بىنيازى كه هرگز نيازمند نمىشود و دادگرى كه هيچ گاه ستم نمىكند. آفريننده همه چيز است. چيزى همانند او نيست. همتا و ضد ندارد. مانند و همسانى ندارد. مقصود در پرستش و نيايش و اميد و بيم ، اوست.
و نيز گواهى دادن به اين كه محمّد ، بنده و فرستاده و امين و برگزيده او و منتخب او از ميان خلقش، و سَرور رسولان و خاتم پيامبران و برترينِ جهانيان است. پس از او ، پيامبرى نيست، و آيين او جاىگزينى ندارد و شريعتش تغيير نمىپذيرد، و همه آنچه محمّد بن عبد اللَّه آورده ، حقّ آشكار است، و نيز تصديق او و همه فرستادگان خدا و پيامبران و حجّتهاى او ، كه پيشتر بودهاند .
و نيز تصديق كتاب راست و عزيز او «كه باطل ، نه از پيش رو و نه از پشت سرش ، بدان راه ندارد و از سوى خداى حكيم و ستودنى فرو فرستاده شده است» و در بردارنده همه كتابها[ى آسمانى پيشين ]است و از آغاز تا انجامش ، حق است. به آيات محكم و متشابه آن و خاص و عامّش و نويدها و بيمهايش و ناسخ و منسوخش و داستانها و خبرهايش ، ايمان داريم، و هيچ مخلوقى نمىتواند همانند آن را بياورد.
و اين كه راهنماى پس از او (پيامبر صلى اللّه عليه و آله ) و حجّت بر مؤمنان و عهدهدار امر مسلمانان و سخنگوى قرآن و دانا به احكام آن ، برادر و جانشين و وصى و ولىّ اوست؛ همو كه براى پيامبر صلى اللّه عليه و آله به منزله هارون براى موسى بود؛ يعنى على بن ابىطالب، امير مؤمنان و پيشواى پرهيزگاران و جلودار خوبان و روسپيدان و برترينِ اوصيا و وارث دانش پيامبران و فرستادگان ، و پس از او ، حسن و حسين ، دو سَرور جوانان بهشتى اند و سپس على بن الحسين زين العابدين، سپس محمّد بن على گستراننده دانش پيامبران، سپس جعفر بن محمّد صادق ، وارث دانش اوصيا، سپس موسى بن جعفر كاظم، سپس على بن موسى الرضا، سپس محمّد بن على، سپس على بن محمّد، سپس حسن بن على و سپس حجّت قائم منتظَر است . درودهاى خداوند ، بر ايشان باد!
گواهى مىدهم كه ايشان وصى و امام هستند، و زمين در هيچ عصر و زمانى ، از وجود حجّت خداى متعال بر خلقش خالى نيست، و ايشان اند دستگيره استوار و پيشوايان هدايت و حجّت بر مردم دنيا تا آن گاه كه [قيامت فرا رسد و] خدا زمين و زمينيان را به ارث برد».۱