۳ / ۱۰
حديث خضر عليه السلام
۱۵۷. الكافى- به نقل از داوود بن قاسم جعفرى، از امام جواد عليه السلام - : امير مؤمنان عليه السلام ، در حالى كه به دست سلمان تكيه داشت و حسن بن على عليه السلام نيز با او بود ، آمد و وارد مسجد الحرام شد و نشست . در اين هنگام ، مردى خوشسيما و خوشپوش آمد و به امير مؤمنان سلام كرد و ايشان جواب سلامش را داد. او نشست و آن گاه گفت : اى امير مؤمنان! سه پرسش از تو مىكنم كه اگر آنها را پاسخ گفتى ، خواهم دانست كه اين جماعت در باره تو مرتكب كارى شدهاند كه محكوم به نابودى اند و در دنيا و آخرتشان ، در امان نيستند، و اگر پاسخ نگفتى ، خواهم دانست كه تو و آنان يكسانيد.
امير مؤمنان عليه السلام فرمود: «هر چه مىخواهى ، از من بپرس».
او گفت: به من بگو كه: وقتى انسان مىخوابد ، روحش كجا مىرود؟ چگونه است كه انسان به ياد مىآورد و فراموش مىكند؟ و چرا فرزند انسان ، شبيه عموها و دايىهايش مىشود؟
امير مؤمنان عليه السلام رو به حسن كرد و فرمود: «اى ابو محمّد! تو پاسخش را بگو».
پس چون حسن عليه السلام پاسخ او را داد ، مرد گفت: گواهى مىدهم كه معبودى جز خدا نيست، و پيوسته بدين گواهى مىدهم . گواهى مىدهم كه محمّد، فرستاده خداست ، و پيوسته بدين گواهى مىدهم . گواهى مىدهم كه تو - اى على - وصىّ پيامبر خدا و برپا دارنده حجّت او هستى، و پيوسته بدين گواهى مىدهم . گواهى مىدهم كه تو - اى حسن - وصىّ برادر او و برپا دارنده حجّت او پس از او هستى. گواهى مىدهم كه حسين بن على ، وصىّ برادرش و برپا دارنده حجّت او پس از وى است. گواهى مىدهم كه على بن الحسين ، برپا دارنده امامت حسين پس از اوست. گواهى مىدهم كه محمّد بن على ، برپا دارنده امر امامت على بن الحسين است. گواهى مىدهم كه جعفر بن محمّد ، برپا دارنده امر امامت محمّد است. گواهى مىدهم كه موسى ، برپا دارنده امر جعفر بن محمّد است. گواهى مىدهم كه على بن موسى ، برپا دارنده امر موسى بن جعفر است. گواهى مىدهم كه محمّد بن على ، برپا دارنده امر على بن موسى است . گواهى مىدهم كه على بن محمّد، برپا دارنده امر محمّد بن على است. گواهى مىدهم كه حسن بن على ، برپا دارنده امر على بن محمّد است . گواهى مىدهم به [امامت ]مردى از فرزندان حسن ، كه بردن نام و كنيهاش جايز نيست تا آن گاه كه ظهور كند و زمين را ، چنان كه آكنده از ستم شده است ، از عدل و داد پر كند . سلام و رحمت و بركات خدا ، بر تو، اى امير مؤمنان!
سپس برخاست و رفت . امير مؤمنان عليه السلام فرمود : «اى ابو محمّد! دنبال او برو و ببين كجا مىرود» .
حسن بن على عليه السلام بيرون رفت و گفت: همين كه پايش را از مسجد بيرون نهاد ، نفهميدم به كدام سوى از زمين خدا رفت. پس نزد امير مؤمنان باز گشتم و ايشان را از اين امر آگاه ساختم.
فرمود: «اى ابو محمّد! او را شناختى؟».
گفتم: خدا و پيامبر او و امير مؤمنان ، بهتر مىدانند.
امير مؤمنان عليه السلام فرمود: «او خضر عليه السلام بود»۱ .۲
1.محمّد بن يحيى هم با سند خود از ابو هاشم، مانند همين را نقل كرده است . محمّد بن يحيى گفته كه به محمّد بن حسن گفتم : اى ابو جعفر! دوست داشتم كه اين خبر غير از طريق احمد بن ابى عبد اللَّه مىرسيد . گفت : او براى من ده سال قبل از زمان حيرت، اين را نقل كرد .
2.الكافى : ج ۱ ص ۵۲۵ ح ۱ و ۲ (با دو سند صحيح) ، الغيبة ، طوسى : ص ۱۵۴ ح ۱۱۴ ، الغيبة ، نعمانى : ص ۵۸ ح ۲ ، كمال الدين : ص ۳۱۳ ح ۱ ، علل الشرائع : ص ۹۶ ح ۶ ، عيون أخبار الرضا عليه السلام : ج ۱ ص ۶۵ ح ۳۵ (در اين سه منبع آخر، با سندهاى صحيح ، با عبارت مشابه) ، بحار الأنوار : ج ۳۶ ص ۴۱۴ ح ۱ .