۵۸. الغيبة، نعمانى- به نقل از معروف بن خرّبوذ - : امام باقر عليه السلام فرمود: «پيامبر خدا صلى اللّه عليه و آله فرمود: مَثَل اهل بيت من در اين امّت، مَثَل ستارگان آسمان است. هر گاه ستارهاى ناپديد شود، ستارهاى ديگر طلوع مىكند . همين كه چشمهايتان را به سوى او چرخانديد و با دستتان به او اشاره كرديد، فرشته مرگ در مىرسد و او را با خود مىبرد، و شما روزگارى كوتاه يا دراز ، نمىدانيد كى به كى است [و چه كسى امام است]. فرزندان عبد المطّلب در اين ميان يكساناند و در همين حال و روزگار است كه ستاره شما پديدار مىشود. او را بستاييد و باور كنيد».۱
۵۹. الكافى- به نقل از معروف بن خرّبوذ - : امام باقر عليه السلام فرمود: «ما مانند ستارگان آسمانيم. هر گاه ستارهاى ناپديد شود، ستارهاى ديگر پديدار مىگردد. همين كه با انگشتتان به او اشاره كرديد و به سوى او سر چرخانديد، خداوند، ستارهتان را از شما غايب مىكند. فرزندان عبد المطّلب در اين ميان يكساناند [و احتمال امامت همه هست] و از يكديگر شناخته نمىشوند و چون ستارهتان پديدار شد، خدايتان را سپاس بگزاريد».۲
۶۰. كمال الدين- به نقل از ابن عبّاس - : پيامبر خدا صلى اللّه عليه و آله به على بن ابى طالب عليه السلام فرمود: «اى على! من شهر حكمتم و تو دروازه آن هستى و جز از دروازه شهر به آن وارد نمىشوند. دروغ مىگويد كسى كه ادّعا مىكند مرا دوست دارد؛ امّا با تو دشمنى مىكند؛ زيرا تو از منى و من از تو هستم. گوشتت از گوشت من، خونت از خون من، روحت از روح من، درونت از درون من و برونت از برون من است. تو امام امّت من هستى و پس از من، جانشينم بر امّت. هر كس تو را اطاعت كرد، خوشبخت شد و هر كس تو را نافرمانى كرد، بدبخت شد و هر كس تو را ولىّ خود گرفت، سود برد و هر كس با تو دشمنى كرد، زيان كرد و هر كس همراه تو شد، كامياب شد و هر كس از تو جدا شد، هلاك گشت .
اى على! مَثَل تو و امامان از نسل تو پس از من ، همچون كشتى نوح است كه هر كس بر آن سوار شد ، رهايى يافت و هر كه از آن باز ماند ، غرق گرديد و مَثَل شما، همچون اختران است كه هر گاه يكى ناپديد شود، ديگرى پيدا مىگردد، تا به روز رستاخيز» .۳
1.الغيبة، نعمانى : ص ۱۵۵ ح ۱۶ (با سند صحيح) و ح ۱۵ (به نقل از خشّاب ، از امام صادق از پدرانش عليهم السلام ، از پيامبر صلى اللّه عليه و آله ) ، بحار الأنوار : ج ۵۱ ص ۲۲ ح ۳۳ .
2.الكافى : ج ۱ ص ۳۳۸ ح ۸ (با سند موثّق) ، الغيبة، نعمانى : ص ۱۵۶ ح ۱۷ ، بحار الأنوار : ج ۵۱ ص ۱۳۸ ح ۷ .
3.كمال الدين : ص ۲۴۱ ح ۶۵ ، الأمالى ، صدوق : ص ۳۴۱ ح ۴۰۸ ، بشارة المصطفى : ص ۳۲ ، التحصين ، ابن طاووس : ص ۶۲۰ وص ۶۲۱ ، مئة منقبة : ص ۶۴ ، بحار الأنوار : ج ۲۳ ص ۱۲۵ ح ۵۳ .