نكته ۵ : آيندهپژوهى تاريخى كه از مباحث فرعى مرتبط با مهدويّت است، اگرچه توجّه توده مردم را به خود جلب مىكند، ولى مشكلات خاص خود را دارد؛ زيرا تحليل برخى از اين پيشگويىها، به گونه عادى ممكن نيست و شايد در تحليل آنها بايد دست به تأويل زد (مثل طلوع خورشيد از مغرب).۱
افزون بر آن، پيشگويىهاى تاريخى به گونهاى است كه مىتواند مصاديق متعدد در طول تاريخ داشته باشد (مثل تقارن روز جمعه با عاشورا كه در برخى متون نشانه روز ظهور معرّفى شده است) و اطمينانى به حتمى بودن يك مصداق آن نيست.
خلاصه سخن
در مباحث مرتبط با مهدويّت، بايد در همه موارد ، پايبندى به اصول اعتقادى مطرحشده، كانون توجّه باشد. اين گروه از مباحث، در موضوع مهدويّت نقش محكمات را دارند و اعتقاد به آنها لازمه تشيّع دوازده امامى يا اسلام است. ولى گزارههاى تاريخى و يا پيشگويانه ، همانند اعتقادهاى لازم و واجب نيستند. اين گزارهها در ايمان دينى و مذهبى ملاك ايمان و يا تديّن به مذهب نيستند. البته در برخى موارد ممكن است مستند به قدرى قوى باشد كه پژوهشگر را به يقين برساند. به هر حال، آگاهى از اين مباحث سبب بصيرت مؤمن نسبت به آينده خواهد شد. بصيرتى كه او را از درگيرى در فتنههاى آخرالزمان مىرهاند و مدّعيان دروغين را از مدّعى واقعى حق متمايز مىسازد.