مباحث دوازدهگانه فوق، اركان مباحث مهدويّت در تفكر شيعى است كه زيربناى اعتقادى خاص شيعه را نشان مىدهد.
علاوه بر مباحث اصلى ذكرشده، برخى مباحث اعتقادى جزئى هم وجود دارد كه جزو اركان اعتقادى محسوب نمىشود.
باور اهل سنّت در باره مهدويّت در بسيارى از موارد با شيعيان مشترك است. از منظر آنان منجى موعود آخرالزمان از فرزندان پيامبر صلى اللّه عليه و آله و از نسل حضرت فاطمه عليها السلام است كه در آخر الزمان قيام، و عدالت را بر جهان حاكم خواهد كرد. با توجّه به احاديث فراوان اهل سنّت در اين موضوع، اين باور نيز همانند گزارههاى ديگر دينى، چون موضوعى مسلّم نزد آنان پذيرفته شده است.
با اين حال جايگاه اعتقادى اين موضوع در تفكر اهل سنّت، متفاوت با تفكر شيعى است؛ زيرا با توجّه به عدم اعتقاد قاطبه آنان به امامت به منزله منصبى الهى،۱ موضوع مهدويّت از مباحث اعتقادى ويژه محسوب نمىشود.
از منظر آنان امامت به معناى حكومت بر مردم و جامعه است و منصبى دنيوى محسوب مىشود. عدالتورزى زمامداران جامعه امرى شايسته است؛ ولى عدالتورزى شرط لازم براى آنان نيست و اصولاً حاكمان و رهبران جامعه، در مقايسه با مردم عادى، ويژگى خاصى ندارند.
ويژگىهاى موضوعات اعتقادى در مباحث مهدوى
مهدويّت در تفكر شيعى ، كه از مباحث اعتقادى به شمار مىرود، ويژگىهاى خاصى هم دارد. از آنجا كه مثلاً انكار مباحث اصلى مهدويّت، كه بدان اشاره شد، انكار جزئى از اركان تشيّع (يعنى امامت) شمرده مىشود و مىتواند به خروج فرد