۸ . در حكومت جهانى حضرت مهدى عليه السلام به سبب توسعهاى كه در دانش و عقل بشر پيدا مىشود، تمامى ظرفيتهاى اقتصادى طبيعت كشف مىشود و سرمايه به وفور در اختيار مردم قرار مىگيرد و سيستم توزيع نيز درست عمل مىكند؛۱ در حالى كه در نظامهاى اقتصادى حاكم بر جهان امروز، شكافهاى اقتصادى وحشتناكى وجود دارد.
۹. طبق كلام اميرالمؤمنين عليه السلام در حكومت جهانى حضرت مهدى عليه السلام مؤمنان گرد او اجتماع مىكنند و اثرى از افراد فاسق و فاجر و كافر در ميان كارگزارانِ آن حكومت نيست،۲ در حالى كه در جهانىسازى غربى - چنان كه از هم اكنون ديده مىشود - ، مؤمنان واقعى امكان پيشرفت در سطوح رهبرى و مديريت را ندارند و اطراف حاكمان و قدرتمندان را افراد دنياطلب يا غير مؤمن گرفتهاند.
۱۰. در حكومت جهانى مهدى عليه السلام ستمگران و طاغوتيان و كارگزاران نالايق ، كيفر مىشوند؛۳ زيرا حكومت ايشان بر اساس عدالت اداره مىشود؛ ولى در عصر جهانىسازى و جهانى شدن قضيه درست به عكس است؛ به جنايتكاران (نظير جرج بوش و آريل شارون) لقب «مصلح» و جايزه «صلح» مىدهند و عدالتخواهان (نظير جنبشهاى مقاومت لبنان و فلسطين) را «تروريست» مىنامند.
۱۱. پديده جهانى شدن، هر چند به سرعت در حال گسترش و پيشروى در عرصههاى مختلف جهانى است، در عين حال ، از جهت مبانى و اهداف و رئوس برنامهها همچنان مبهم، نارسا و پيچيده است. ژان مارى گينو در اين باره مىگويد:
وضعيت اجتماعات انسانى در تجربه جهانى شدن، با وضعيت شخص نابينايى