175
دانشنامه امام مهدی عجّل الله فرجه بر پایه قرآن ، حدیث و تاریخ جلد اول

اين طرز تفكر همچنين مى‏تواند به انكار آفرينش جهان و انسان توسّط خداوند بينجامد۱ و از هر گونه معنويتى به دور است و تنها نگاه مادى‏گرايانه به همه چيز دارد. بديهى است اين مبنا با مبناى معرفت‏شناختى انديشه دينى و اسلامى سر سازگارى ندارد. در نگاه اسلام، انسان و جهان مخلوق خداوند سبحان است. خداوند مجموعه‏اى از احكام و دستورها را براى انسان، بر اساس مصالح و مفاسد آنها وضع كرده است؛ چون او بهتر از خود انسان از مصالح و مفاسدش مطلع است. حكومت جهانى حضرت مهدى عليه السلام نيز بر اساس خدامحورى استوار است كه هم به امور مادّى توجّه دارد و هم به مسائل معنوى.

۲. سكولاريسم (جداانگارى دين از سياست و زندگى اجتماعى)

غربى‏ها بر جدايى دين از سياست و زندگى اجتماعى پاى مى‏فشارند. در حالى كه مهدويّت اسلامى مبتنى بر پيوند دين و سياست است. پيام اسلام منحصر به زندگى فردى نيست؛ بلكه شامل زندگى اجتماعى و سياسى نيز مى‏شود. پس اين مبناى جهانى‏سازى غربى هم با آموزه مهدويّت سازگارى ندارد. دين در فرهنگ اسلامى هرگز از سياست جدايى‏پذير نيست. انبيا و اوصياى الهى در طول تاريخ علاوه بر اصلاح زندگى فردى مردم، مأمور اصلاح زندگى اجتماعى و اقامه عدل و برانداختن ظلم نيز بوده‏اند. جدايى دين از سياست موجب خلأ معنوى و گرفتارى‏هاى انسان شده است حكومت جهانى حضرت مهدى عليه السلام حكومتى دينى است كه احكام الهى در آن عملى مى‏شود.

۳. ليبراليسم (آزادى بدون محدوديت)

ارمغان ليبراليسم غربى براى انسان، آزادى سياسى - اجتماعى نسبتاً نامحدودى است كه دولت و دين حق ندارند آن را از انسان بگيرند. هر كسى مى‏تواند با آزادى

1.غرب‏شناسى، سيّد احمد رهنمايى : ص ۲۲۸.


دانشنامه امام مهدی عجّل الله فرجه بر پایه قرآن ، حدیث و تاریخ جلد اول
174

ريشه‏هاى تاريخى جهانى شدن‏

بر اساس مبناى سوم (پديده بودنِ «جهانى شدن»)، ريشه‏هاى تاريخى جهانى شدن را مى‏توان در عمق تاريخ بشر يافت بنا بر ديدگاه جامعه‏شناسان و باستان‏شناسان، زندگى بشر از اجتماعات كوچك خانوادگى در جنگل‏ها و غارها و پناهگاه‏ها شروع شده و به تدريج به جمعيت‏هاى عشيره‏اى و قبيله‏اى و اجتماعات محدود در كنار چشمه‏ها و رودخانه‏ها تبديل شده است. اين اجتماعات كوچك بعدها تبديل به روستاها و واحدهاى كوچك شده‏اند و سپس شهرها تشكيل شده و به تدريج از آنها كشورها و دولت‏ها پديد آمده‏اند. بنا بر اين در مجموع زندگى بشر به سوى جهانى شدن در حركت است. يعنى هر چه به پيش مى‏رويم تفرقه‏ها كمتر، و تجمع‏ها بيشتر مى‏شود. البته اين حركت در قرون اخير سرعت بيشترى گرفته است و با بهره‏گيرى از وسايل جديد ارتباط جمعى حركت به سوى جهانى شدن ، باز هم شتاب بيشترى هم خواهد گرفت.

نقد مبانى فكرى جهانى‏سازى غربى‏

مهم‏ترين مبانى فكرى و نظرى جهانى شدن غربى، يعنى پروژه جهانى‏سازى كه با مبانى فكرى اسلام و انديشه مهدويّت ناسازگار است، عبارت‏اند از:

۱. انسان‏محورى‏

بناى فكرى و نظرى تمدن غربى بر پايه انسان‏محورى شكل گرفته است؛ در حالى كه مهدويّت اسلامى بر پايه خدامحورى استوار است. در نظام اعتقادى انسان‏محور، انسان بخشى از جهان طبيعت است كه بر اساس يك فرايند مداوم پا به عرصه وجود گذاشته است. اين عقيده به شدّت متأثر از نظريه تحول طبيعى داروين است و تا آن جا پيش رفته است كه هر چيزى، حتّى فلسفه و دين را هم مشمول قانون تحوّل مى‏داند.

  • نام منبع :
    دانشنامه امام مهدی عجّل الله فرجه بر پایه قرآن ، حدیث و تاریخ جلد اول
    سایر پدیدآورندگان :
    محمّد محمّدی ری‌شهری، با همکاری محمّد کاظم طباطبایی و جمعی از پژوهشگران، ترجمه: عبدالهادی مسعودی
    تعداد جلد :
    10
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1393
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 9026
صفحه از 427
پرینت  ارسال به