159
دانشنامه امام مهدی عجّل الله فرجه بر پایه قرآن ، حدیث و تاریخ جلد اول

ابن‏خلدون در باب مهدويّت دانسته‏اند كه در درستى روايات نبوى در باره مهدويّت ترديد كرده است.۱
بعد از دارمستتر، فان فلوتن (۱۸۶۶ - ۱۹۰۳) در كتاب تاريخ شيعه و علل سقوط بنى‏اميّه، كه آن را در سال ۱۸۹۴م در آمستردام به زبان فرانسوى منتشر كرد،۲ خاستگاه تاريخى - پديدارى انديشه مهدويّت را تأسيس شيعه در كوفه بعد از قيام‏هاى شيعيان كوفى، بويژه مختار ثقفى، مى‏داند. به گفته او شيعيان از اين باور چون ابزارى براى براندازى بنى‏اميّه بهره بردند. از اين رو يكى از سه عامل مؤثر در سقوط بنى‏اميّه و به حكومت رسيدن عباسيان را ترويج انديشه مهدويّت در آن دوره دانسته است.۳
بعدها ايگناتس گلدزيهر (۱۸۵۰ - ۱۹۲۱م)، مستشرق يهودى الاصل مجارستانى، در كتاب العقيدة و الشريعة فى الاسلام‏۴ مهدويّت اسلامى را با روش تاريخى تحليل كرد و پديدارى اين آموزه در ميان شيعيان را متأثر از انديشه خلافت موروثى بنى‏اميّه دانست و بر تأثيرگذارى عناصر يهودى و مسيحى در اصل اين اعتقاد، و وجود رگه‏هايى از باور زرتشتى در باره سوشيانس در مهدويّت تأكيد كرد.۵ساموئل مارگليوث (۱۸۵۸ - ۱۹۴۰م) نويسنده مدخل «مهدى» در دايرةالمعارف دين و اخلاق نيز مهدويّت را متأثر از فرقه كيسانيه و قيام‏هاى مختار ثقفى و زيد بن على بن الحسين دانسته است.

1.مهدويّت از ديدگاه دين‏پژوهان غربى: ص ۹۵.

2.دايرة المعارف مستشرقان: ص ۴۲۰.

3.ر.ك: السيادة العربية و الشيعة و الإسرائيليات فى عهد بنى اميّة، فان فلوتن، ترجمه به عربى: حسن ابراهيم حسن و محمّد زكى ابراهيم.

4.العقيدة و الشريعة فى الاسلام، ايگناتس گلدزيهر، ترجمه محمّد يوسف موسى و ديگران، دارالكتب الحديثة، مصر، ۱۹۵۹م. اين كتاب با عنوان عقيدت و شريعت در اسلام ، ترجمه و نقد شده است .

5.همان: ص ۲۱۸.


دانشنامه امام مهدی عجّل الله فرجه بر پایه قرآن ، حدیث و تاریخ جلد اول
158

عبارت از اعتقاد به يك وجود مافوق‏الطبيعه بود، كه بايستى در آخرالزمان ظهور كند و نظم و عدالت ازدست‏رفته را به جهان باز گرداند و مقدمه خلود و سعادتِ دائم انسان را فراهم سازد. اين اعتقاد كه نخست در ديانت يهود بوده و عيسويت را به وجود آورده است، فقط وقتى در ديانت يهوديان و عيسويان به صورت نهايى درآمد كه تحت تأثير اساطير ايرانى واقع شد و علت مشابهتى كه در اين باره ميان عقايد يهوديان و عيسويان و ايرانيان موجود است و فقط در جزئيات اختلاف دارند، از اين جا پيدا شده است.۱
دارمستتر در تبيين تأثير آموزه اهريمن، به عنوان خاستگاه بدى در آيين زرتشت، بر آموزه مهدويّت و منجى در اديان ابراهيمى مى‏نويسد:
مطابق تعاليم اين سه ديانت، پيش از ظهور منجى بايد نيروى بد بر جهان حكم‏فرما شود. اين نيرو را يهوديان به هجوم و تخريب يأجوج و مأجوج مصداق داده‏اند و عيسويان به اژدها يا جانور آپوكاليس و يك پيغمبر دروغين يا پيمبر شيطان معروف به دجّال و ايرانيان به مار ضحاك كه نشانه اهرمن يا اصل بدى است.۲
بعضى ديگر از ديدگاه‏هاى دارمستتر در باره مهدويّت اسلامى چنين است:
الف. كلمه مهدى، اسم مفعول و به معناى هدايت‏شده است؛ پس ديدگاه برخى از خاورشناسان كه مهدى را اسم فاعل و به معناى «هدايت‏گر» مى‏دانند، نادرست است.۳
ب. مهدويّت در قرآن نيامده است و احاديث پيامبر اسلام ، دلالتى روشن بر اين آموزه ندارند.۴
برخى از محققان معاصر ضمن نقد اين پنداره، خاستگاه آن را ديدگاه‏هاى

1.مهدى از صدر اسلام تا قرن سيزدهم: ص ۵ .

2.همان: ص ۶.

3.همان: ص ۷.

تعداد بازدید : 9451
صفحه از 427
پرینت  ارسال به