ابنخلدون در باب مهدويّت دانستهاند كه در درستى روايات نبوى در باره مهدويّت ترديد كرده است.۱
بعد از دارمستتر، فان فلوتن (۱۸۶۶ - ۱۹۰۳) در كتاب تاريخ شيعه و علل سقوط بنىاميّه، كه آن را در سال ۱۸۹۴م در آمستردام به زبان فرانسوى منتشر كرد،۲ خاستگاه تاريخى - پديدارى انديشه مهدويّت را تأسيس شيعه در كوفه بعد از قيامهاى شيعيان كوفى، بويژه مختار ثقفى، مىداند. به گفته او شيعيان از اين باور چون ابزارى براى براندازى بنىاميّه بهره بردند. از اين رو يكى از سه عامل مؤثر در سقوط بنىاميّه و به حكومت رسيدن عباسيان را ترويج انديشه مهدويّت در آن دوره دانسته است.۳
بعدها ايگناتس گلدزيهر (۱۸۵۰ - ۱۹۲۱م)، مستشرق يهودى الاصل مجارستانى، در كتاب العقيدة و الشريعة فى الاسلام۴ مهدويّت اسلامى را با روش تاريخى تحليل كرد و پديدارى اين آموزه در ميان شيعيان را متأثر از انديشه خلافت موروثى بنىاميّه دانست و بر تأثيرگذارى عناصر يهودى و مسيحى در اصل اين اعتقاد، و وجود رگههايى از باور زرتشتى در باره سوشيانس در مهدويّت تأكيد كرد.۵ساموئل مارگليوث (۱۸۵۸ - ۱۹۴۰م) نويسنده مدخل «مهدى» در دايرةالمعارف دين و اخلاق نيز مهدويّت را متأثر از فرقه كيسانيه و قيامهاى مختار ثقفى و زيد بن على بن الحسين دانسته است.
1.مهدويّت از ديدگاه دينپژوهان غربى: ص ۹۵.
2.دايرة المعارف مستشرقان: ص ۴۲۰.
3.ر.ك: السيادة العربية و الشيعة و الإسرائيليات فى عهد بنى اميّة، فان فلوتن، ترجمه به عربى: حسن ابراهيم حسن و محمّد زكى ابراهيم.
4.العقيدة و الشريعة فى الاسلام، ايگناتس گلدزيهر، ترجمه محمّد يوسف موسى و ديگران، دارالكتب الحديثة، مصر، ۱۹۵۹م. اين كتاب با عنوان عقيدت و شريعت در اسلام ، ترجمه و نقد شده است .
5.همان: ص ۲۱۸.