همچنين در آيين دائو و متون دينى آن هم بحث منجى موعود آمده است. مثلاً گفته شده : صلح بزرگ كه شهرياران عصر طلايى باستانى به وسيله حكومت تائويى ايجاد كرده بودند، توسط رسولى الهى كه رهبر آسمانى خوانده مىشود، ايجاد مىگردد.۱
از ويژگىهاى اين دوره شايستهسالارى، ايثار و گذشت است. مردم دلسوز و غمخوار يكديگرند و صلح و امنيت، بر همه جا حكمفرماست؛ زيرا هواهاى نفسانى سركوب شده است و به آنها ميدان داده نمىشود. امّا برترين ويژگى آن حكومت، روح واحدى است كه تمام مردم جهان را در برگرفته است. اين عصر دوران يكپارچگى شريعت و تحقّق امت واحد است؛ عصرى كه بشر هيچ گونه دستهبندى نژادى، قومى و اقتصادى را تجربه نمىكند و مال و ثروت جهان در اختيار همه قرار دارد.
يكى از ويژگىهاى منجى آن است كه بر خلاف پادشاهان معمولى، از نيروى معنوى خاصى برخوردار است كه مىتواند خير و خوبى را در سراسر عالم گسترش دهد و همه عالم به صورت خودجوش به اطاعت او تن مىدهند. ويژگى بسيار مهم او تصرف قلبهاست. پادشاه منجى به غلبه ظاهرى بر مردم اكتفا نمىكند و فضايل اخلاقى را در ميان انسانها گسترش مىدهد. البته اين كار او با توانايىهايش و با اطاعت خودجوش مردم از او ارتباط وثيقى دارد.
از مجموعه مباحث موجود در باره منجى موعود در آيينهاى چينى مىتوان اين نكات را استنباط كرد:
آموزه موعود چينى فردى خاص را با ويژگىهاى والا نويد مىدهد كه براى نجات جهان قيام مىكند. هر چند جهانبينى چينى، اين انديشه را در خود دارد كه به هر حال جهان به كمال مقصود خويش مىرسد و اصولاً ادوار جهان به گونهاى است