همچنين انعكاس وسيعى كه عقيده به اين موعود در تاريخ، فرهنگ، هنر و ادبيات كشورهاى مختلف بودايى داشته، كوچكترين ترديدى در اصالت و فراگيرى آن باقى نمىگذارد. به آن در طول تاريخ ۲۵۰۰ ساله آيين بودا همواره دستخوش تحولات گونهگون بوده و از منطقهاى به منطقه ديگر تفاوت داشته است؛ ولى اساس موعودباورى در اشكال مختلف تا امروز باقى مانده و همواره تأثيرگذار بوده است.
موعود بودايى به لحاظ ماهيت - چه در متون مقدس و چه در فرهنگ كشورهاى بودايى - موعودى شخصى است و نام و ويژگىهاى مشخصى دارد. او در ابتدا انسانى خاكى است؛ ولى به مرور زمان جنبه الهى مىيابد. چنين سرنوشتى شبيه به سرنوشت خود بوداست. او در كانون پالى۱مانند خود بودا انسانى كامل، ولى خاكى است؛ امّا بعدها در فرهنگ عاميانه جنبه الوهى گرفته و در كشورهايى مانند چين و كره در زمره خدايان قرار گرفته و پرستش مىشود. مَيتْريه، اگرچه با نامهاى مختلف از او ياد مىشود، تنها موعود آيين بوداست.
اگر مشاهده مىكنيم كه برخى فرزانگان يا شاهان بودايى را ميتريه خواندهاند، نه به اين دليل است كه در مقاطعى از تاريخ براى ميتريه ماهيّتى غير شخصى قائل شدهاند؛ بلكه در واقع آن فرزانه يا شاه را تجسم زمينى مَيتْريه محسوب كردهاند، يا اين كه مَيتْريه تعبيرى استعارى از كمال روحى و معنوى، نماد صلح و عدالت و مانند آن بوده است، و گاهى هم او را منبع الهام خود براى ايجاد نهضتهاى آزادىخواهانه قرار دادهاند. به هر روى مشخصات ذكرشده براى ميتريه و عصر او چنان روشن است كه هيچ گاه ميتريه را از حالت تشخص خارج نمىسازد.
ميتريه به لحاظ كاركرد، تا پيش از آمدن از آسمان توشيتَه نجاتبخش فردى