موعود هندويى به لحاظ ماهوى موعودى شخصى و نيز متعين است؛ چراكه انسانى با نام و نسب خانوادگى و حتّى محل تولد مشخّص است كه قرنها پيش از ظهور، ويژگىهايش را در متون ثبت كردهاند. اين موعود شخصى به رغم اين كه با هيبتى انسانى پا بدين جهان مىگذارد، داراى جنبه الوهى است؛ زيرا به باور هندوها او تنزل خدا و بلكه خود خداست.
بر پايه متون هندويى، وظيفه اصلى موعود برقرارى و استقرار دَرْمه۱ است. وقتى كه دَرْمه به طور كامل مستقر شود، جهان از دو حيث معنوى و اجتماعى به كمال نزديكتر مىشود. پس مىتوان منجى هندويى را همزمان داراى دو كاركرد اجتماعى و معنوى دانست؛ امّا چنانكه ديديم، بيشتر گزارشهايى كه در باره فعاليّتهاى كلكى دادهاند، از سنخ امور اجتماعى، همچون برانداختن ريشه ظلم و فساد، نابود كردن تبهكاران و برپايى عدل و امنيت است. بنا بر اين نقش كلكى، دست كم در بيان متون دينى هندو، عمدتاً اجتماعى به نظر مىآيد.
درباره دامنه رسالت آن منجى نمىتوان به آسانى اظهار نظر كرد. برخى متون از جهانشمولى رسالتش خبر مىدهد؛ امّا بعضى ديگر چنين مىنمايد كه رسالتش تنها قوم و ملت، يا پيروان آيينى خاص را در برمىگيرد. مثل فرازى از اَگْنى پورانه (از متون پورانهاى) كه مىگويد: «او قانون اخلاقى را در ورنههاى چهارگانه به شيوهاى مناسب برقرار مىسازد». از آنجا كه قوانين «ورنه» يا طبقات اجتماعى از ويژگىهاى خاص آيين هندوست كه بر اساس آن، افراد خارج از طبقات را «مَلِچَّه» ( غير آريايى، ناشريف) و حتّى نجس (چَنْداله) مىدانند، شايد بتوان گفت موعودباورى در آيين هندو، مانند خود اين آيين، «قوم مدار» (آريايى محور) است و منجى موعود آن نيز، حتّى اگر در پى نجات جهانيان باشد، آن را بر محور ارزشهاى