با منجى موعود، زمينه دوران جدايش را فراهم ساخته و جهانى نو( فَرْشْگَرد) برپا كند. از آن جهت كه اين رخداد در سنّت زرتشت يك بار اتفاق مىافتد و همه انسانها در انتظار چنين رويدادى به سر مىبرند كه تا به حال رخ نداده است، مىتوان گفت آموزه منجى رو به آينده دارد؛ ولى ويژگىهايى كه در دوران جدايى و پس از آن در فرشگرد مطرح است، شباهت بسيارى با دوران مينوى دارد. نه تنها انسان، بلكه تمام موجودات با ويژگىهاى دوران مينوى خواهند زيست و همين امر سبب مىشود نجات منجى را به لحاظ آرمانى رو به گذشته بدانيم.
دو . منجى در آيين هندو
هندوييسم نامى است براى يك سنّت دينى بسيار متنوع كه طى سه هزاره اخير در هند تحول يافته و امروزه باورها و اعمال بيش از پانصد ميليون هندو را شكل مىدهد كه هشتاد درصدشان در هند زندگى مىكنند. زندگى دينى هندوها را جز با درك مفهوم «وحدت در كثرت» نمىتوان فهميد؛ زيرا آيين هندو به هيچ روى ويژگىهاى اديان يكپارچه را ندارد؛ نه بنيانگذار مشخّصى دارد، نه عقيده واحدى، و نه كتاب مقدس يگانهاى كه همگان پذيرفته باشند. در اين آيين حتّى قانوننامه اخلاقى يا يك نظام الهى واحد، و يا مفهوم يگانهاى از خدا كه محور باشد، وجود ندارد.
هندوييسم سنّتى است كه شمار فراوانى از مواضع دينى بسيار متنوع را در بر مىگيرد كه در آن هم كيشهاى بومى كوچكى ديده مىشود كه فقط در چند روستا شناخته شدهاند، و هم به فرقههاى بزرگى چون آيين ويشنوه يا ويشنو، و آيين شيوه يا شيوا بر مىخوريم كه داراى ميليونها پيرو، اسطورهشناسىهاى غنى، معابد، شمايلنگارىها و الاهيات خاص خود هستند و هر يك از آنها را مىتوان در جاى خود يك «دين» خواند.۱