متون پهلوى از حيث زبان متأخر از اوستا، و از حيث محتوا بيانگر سنّت شفاهى زرتشت است كه سينه به سينه بازگو شده است.
«سَوشِيَنْت» واژهاى است كه در گاهان براى اشاره به منجى موعود به كار مىرود و از مهمترين اصطلاحات دينى زرتشتى است. گرچه اوستاشناسان در معناى اين اصطلاح اتفاق نظر ندارند، اين مقدار روشن است كه سَوشيَنْتها كسانى هستند كه مىتوانند سالار خانه يا كشور يا ديگر واحدهاى اجتماعى باشند. آنان دشمن ديرينه خشماند و با يارى برادر و پدر، روابط اجتماعى را محكم مىسازند؛ با برخوردارى از دَئِناى فزونىبخش۱ (يسن ۴۵ بند ۱۱) و نيروى خرد و انديشه (يسن ۲۶ بند ۲) بر مدار انديشه نيك گام برمىدارند، با سخاوتمندى (يسن۳۴ بند۱۳) و پرستش اهورا مزدا (يسن ۵۳ بند ۲) كردارهاى مورد پسند اهورا مزدا (يسن ۴۸ بند ۱۲) را پيروى مىكنند و در پايان به پاداشى كه سزاوارش هستند،مىرسند. بنا بر اين بايد گفت كه بندهاى مذكور رهانندگانى را در نظر دارند كه با پيام خاص خواهند آمد، با پيروى از زرتشت به آموزشهاى اهورا مزدا گوش فرا مىدهند، با پيمودن راه راست رهبرى مردم را به دست مىگيرند، با ديوسيرتان و درندگان مبارزه مىكنند، نجات را براى كل گيتى به ارمغان مىآورند، صلح و آشتى را در جامعه حكمفرما مىكنند و در پايان به پاداش عمل خويش مىرسند.
در اوستاى متأخر هرگاه واژه سَوشيَنْت به صورت مفرد به كار رفته، يك سَوشينت خاص مد نظر بوده كه همان منجى آخر الزمان است. اين منجى فرود مىآيد.به عنوان مثال: «همه فروشىهاى نيك تواناى شونان را مىستايم از كيومرث تا سَوشينت پيروز».۲ از خصوصياتى كه مىتوان براى او ذكر كرد اين است كه وى