پژوهشها درباره پیامدهای فیزیولوژیکی آغوشگیری (بغل کردن)،۱ به بینشهای هیجانانگیزی پیرامون پیامدهای مثبت این رفتار صمیمی دست یافتهاند. برای نمونه، انجام رفتار آغوشگیری، و نیز بوسیدنِ شریک زندگی میتواند بهطور چشمگیری از احساس درماندگی بکاهد و بر پروتئینهایی تأثیر بگذارد که چهبسا سلامتی و بهباشی را فزونی میبخشند (گروئن۲ و دیگران، ۲۰۰۵؛ مَتسونگا۳ و دیگران، ۲۰۰۹). درآغوشگیری همسر همچنین میتواند سطوح کورتیزول و فشار خون را بکاهد و باعث ترشح میزان بیشتری از اکسی توسین (هورمون پیوندجویی)۴ در بدن شود (گروئِن و دیگران، ۲۰۰۳؛ لایت و دیگران، ۲۰۰۵).
نتیجه آنکه، شواهد فزایندهای در اهمیت لمس و تماس میانفردی (که در اینجا در قالب مالشدرمانی، بازتابشناسی بالینی، و آغوشگیری معرفی شد) برای بهباشی جسمانی و روانشناختی نشان داده شده است. از منظر لذتنگرانه، تماس میتواند احساس شادی، خرسندی و آرامش پدید آورَد (رولز۵ و دیگران، ۲۰۰۳؛ کرینگِلباخ،۶ ۲۰۰۴، ۲۰۰۹)، و در همانحال، امکان تحققبخشیدنِ دستیابیهای فضیلتنگرانهتر را (چون: پیوند و الفت با آنانی که دوستشان داریم) برای ما ممکن میسازد.
رفتار جنسی انسانی
گونههای بسیار اندکی وجود دارند که به رفتارهای جنسیای فراتر از هدف تولید مثل بپردازند.]۲[افزون بر تولید مثل، روانشناسان متخصص در امور جنسی۷ نظریات گوناگونی (در واقع ۲۳۷ نظریه) را شناسایی کردهاند که به توضیح چرایی فعالیت جنسی انسانها میپردازند (مستِن و باس، ۲۰۰۷). اساساً، انجام فعالیت جنسی حس خوبی را به لحاظ جسمانی، هیجانی و روانشناختی ایجاد میکند. با وجود این، رفتار جنسی معمولاً با خطرپذیری، شرم، گناه و بیماری در ارتباط است. این برداشتهای منفی از