شُركاء ثَلاثَة؛۱ ستمگر و ياریدهنده او و كسی كه به ستم او راضی باشد، هر سه در ستم شريكاند». امام صادق علیه السلام در اين حديث میفرمايد: حتی کسی که به ظلم کسی راضی باشد، شريک ظالم است. يعنی نيازی نيست تا برای ظالم دانستن کسی، او به ظالم ياری رسانده باشد، بلکه همين که از کار او راضی و خشنود باشد، کافی است که شريک ظلم خوانده شود.
گفتنی است روايات متعددی، راضی بودن شخص به کاری را موجب آن میداند که او را جزو عاملان به آن کار قرار دهيم و اين الحاق، هر دوگونه کار زشت و زيبا و خوب و بد را دربر میگيرد. ازاينرو رضايت به ظلم، گونهای ظلم است. نکته قابل توجه آن است که روايت، به گونهای دقيق، هر شخص بيطرف را به ظالم بودن متهم نمیکند و همه کسانی را که ساکت ماندهاند، به يک سو ملحق نمیکند، بلکه سکوت همراه رضايت را موجب الحاق میداند. بر این اساس، ما میتوانيم کسانی را که در دل معترضاند، اما از سر اجبار يا ناتوانی، از اعتراض زبانی و عملی درمانده و عاجزند، از ظالمان جدا و گسسته بدانيم. در بسیاری از مواقع، روابط اجتماعی به گونهای است که اعتراض، زيانهايی بزرگتر را پديد میآورد و باعث ستمهايی عميقتر و گستردهتر میشود. در اينجا سکوت و بیعملی، شخص را به ظالم ملحق نمیکند، هر چند لازم است در دل، نارضایتی را پنهان و زنده بدارد.
حالت سوم، همياری با مظلوم است. در جايی که توان ياری رساندن به ستمديده داريم، بدون ترديد، بايد به کمک او بشتابیم. قرآن در ترغيبی