برخی ظالمان را مجرم خوانده است.۱ اين بدان معناست که حضرت موسی علیه السلام افزون بر موضعگيریِ عملی در برابر ظالم، در سخن و شعار نيز بههيچروی در کنار ظالم قرار نمیگيرد و اين را عهدی هميشگی و لازمالاجرا برای خود میشمرد. در روايات نيز فرمانهای صريحی داريم که از کمک و ياری دادن به ظالمان منع کرده و ما را از عاقبت سوء اين همياری میترساند و کيفر آن را خشم و سخط الهی میداند. امام صادق علیه السلام در همين زمینه میفرمايد: «من أعان ظالما علی مظلوم لم يزل الله عز وجل عليه ساخطا حتی ينزع عن معونته؛۲ هر كه ستمگری را در برابر ستمديدهای ياری رساند، پيوسته خداوند عزّ و جلّ بر او خشمگين باشد، تا آنگاه كه از كمك به ستمگر دست بردارد».
اين حديث بهروشنی کيفر سنگین سخط و غضب الهی را برای همياران ظالم بيان میدارد. گمان نرود که اين همياری حتماً بايد بزرگ و گسترده باشد يا هنگام ناچاری و نيازهای اقتصادی و اجتماعی روا و مجاز است. حديث ديگری از امام صادق علیه السلام ناظر به همين مسئله است. گويی کسی به دليل فشار مالی، به همکاری با ستمگران نیاز داشته است و ازاينرو خواستار روشن شدن حکم همکاری با ظالم بوده است. متن حديث، خود گوياست:
الإمام الصادق علیه السلام ـ في قوله تعالی: (ولا تركنوا إلی الذين ظلموا) ـ : هو الرجل يأتي السلطان فيحب بقاءه إلی أن يدخل يده إلی كيسه فيعطيه؛۳