95
روش‌شناسی استنباط در علم کلام

نظریه سوم: نظر و استدلال عقلی

معتزله بصره، ابو اسحاق اسفراینی، سیّد مرتضی و ابن نوبخت معتقدند که اوّلین واجب در اعتقادات، استدلال کردن است.۱ این گروه برای اثبات این‌که نظر و استدلال نخستین، واجب است ابتدا وجوب نظر و تقدّم آن بر معرفت اﷲ را ثابت کنند و در نهایت نیز اوّلین واجب بودنِ قصد و اراده و یا شک را ردّ نمایند. به همین جهت، با توجّه به نقد ادلّه اوّلین واجب بودن شک و اراده، در ادامه صرفاً به ذکر ادلّه وجوب نظر، و تقدّم آن بر معرفت اﷲ پرداخته می‏شود.

ادلّه تقدّم وجوب نظر بر معرفت اﷲ

برای اثبات تقدّم وجوب نظر بر معرفت الله، به ادلّه عقلی و نقلی تمسّک شده است که در ادامه به توضیح آن‌ها می‌پردازیم.

دلایل عقلی

۱. دفع ضرر محتمل

هر عاقلی که میان عقلا زندگی کرده باشد، اختلاف نظر آن‌ها را در مسائل مختلف و از جمله مسائل اعتقادی، در خواهد یافت. توضیح این‌که هر گروهی، سایرین را به تبعیت از دیدگاه خود دعوت و از مخالفت با دیدگاه‌های خود نهی می‏کنند و گاه در صورت انکار مذهبشان، مردم را از عذاب الهی می‏ترسانند؛ زیرا خود را محق و مذهب خود را مطابق با واقع تلقّی می‏کنند. عقل با مشاهده این ترساندن از عذاب الهی، حکم می‏کند که باید به

1.. عبيدلى‏، إشراق اللاهوت فی نقد شرح الياقوت‏: ص۲۴؛ مؤيّدى‏، الإصباح على المصباح فی معرفة الملک الفتّاح‏: ص۲۰؛ بغدادى‏، اُصول الإيمان‏: ص۱۶۸؛ اسدآبادی، التعليقات على شرح العقائد العضدية: ص۶۰ و ۲۷۷؛ سیّد مرتضى، جمل العلم و العمل‏: ص۳۶؛ همو‏، الذخيرة فی علم الکلام‏: ص۱۶۷؛ همو‏، رسائل: ج۴ ص۳۳۹؛ مازندرانى‏، شرح أصول الکافی: ج۵ ص۶۲؛ جرجانی، شرح المواقف: ج۱ ص۲۷۶؛ حمود، الفوائد البهيّة فی شرح عقائد الإمامية: ج۱ ص۲۹؛ علامه حلّى، تسليک النفس إلى حظيرة القدس: ص۸۶؛ همو، مناهج اليقين: ص۱۹۲.


روش‌شناسی استنباط در علم کلام
94

در عین حال، وی مکلّف به معرفت اﷲ باشد که قطعاً تکلیف به مالایطاق است.۱

علامه حلّی در همین راستا می‏گوید:

۰.نظر و استدلال، از افعال اختیاری است. هر فعل اختیاری‌ای به ناچار، نیازمند به قصد و اراده است. پس قصد و اراده، از امور قهریِ یک فعل اختیاری است و خودش از افعال اختیاری نیست. در نتیجه نمی‏تواند متعلّق تکلیف نیز قرار بگیرد؛ زیرا از جمله شرایط تکلیف، اختیاری بودن متعلّق آن است.۲

این اشکال قاضی و علامه، درست به نظر نمی‏آید؛ زیرا قصد و اراده در افعال اختیاری، قهری نیست و انسان حتّی با وجود علم به وجوب یا مصلحت چیزی، می‏تواند آن را اراده و قصد نکند. اصولاً اگر اراده با آزادی از انسان صادر نشود، تفاوتی میان فعل اختیاری و فعل غیر اختیاری نخواهد بود؛ زیرا این، ویژگیِ فعل غیر اختیاری است که اراده آزاد در آن وجود ندارد، خواه فعل بدون اراده صادر شود، خواه اراده قهری و اضطراری همراه فعل باشد.۳

1.. قاضى عبد الجبّار، شرح الاُصول الخمسة: ص۳۹ ـ ۴۰. عبارت وی چنین است: «فإن قيل: يلزم على هذا أن يکون القصد إلى النّظر واختياره اوّل الواجبات فإن النّظر لا يحصل إلا به. قلنا: ليس کذلک لأنّ النّظر مجرّد الفعل، ومجرّد الفعل لا يحتاج إلى القصد و الإرادة، وحيث يقع مع القصد فالقصد يقعُ تبعاً له، وصار الحال فيه کالحال فی إرادة الأکل مع الأکل، فکما أنّ الأکل لا يحتاج إلى الإرادة وحيث تقع معه إنّما تقع تبعاً للأکل، والمقصود هو الأکل، کذلک هاهنا. وکذلک فإنّ أحدنا لو کان على شفير الجنّة والنّار وهو عالم بما فی الجنّة من المنافع وبما فی النّار من المضارّ وسلبه اﷲ تعالى إرادة دخول الجنّة و خلق فيه إرادة دخول النّار، فإنّه يدخل الجنّة لا محالةَ دون النّار من غير قصد وإرادة. فعلم أنّ مجرّد الفعل لا يحتاج إلى القصد والإرادة. يبيّنُ ما ذکرناه ويوضّحه، أنّ الواحد منّا لو کلّف بالنّظر ومنع عن المقصود والإرادة، لکان يحسن تکليفه بالنّظر فلو کان النّظر يحتاج إلى القصد والإرادة، لکان‏ تکليفه بالنّظر تکليف ما لا يطاق، وليس کذلک المعرفة لأنّ المعرفة محتاجة إلى النّظر، حتّى لو منع عن النّظر لما حسن تکليفه بالمعرفة، لأنّ تکليفه بها تکليف ما لا يطاق».

2.. فاضل مقداد، إرشاد الطالبين إلى نهج المسترشدين‏: ص۱۱۳.

3.. ر.ک : برنجکار، مقالۀ «حضور اراده در مبادی عمل».

تعداد بازدید : 25581
صفحه از 435
پرینت  ارسال به