55
روش‌شناسی استنباط در علم کلام

نقد اوّل: یکی از دشوار‌ترین نقدهای وارد بر این نظریه، ناهمگونی طرفین نسبت تطابق است. یکی از طرفین نسبت تطابق، از جنس باور و از امور ذهنی است و طرف دیگر از امور واقعی و خارجی. باور از جهت ساختار و نحوه شکل‌گیری، تابع شرایط و مشخّصه‏های ذهنی باورنده است؛ در حالی که واقعیت خارجی از جهت ساختار و روابط و شکل‌گیری، تابع شرایط عینی است. بنابراین، آیا می‏توان اصلاً مطابقتی را میان این دو‏گونه انتظار داشت؟۱

در فلسفه اسلامی با همگون‌سازی میان طرفین نسبت، یعنی واقعیت و قضیه، سعی بر پاسخ دادن به اشکال مذکور است. در فلسفه، مفاهیم به سه دسته تقسیم می‏شوند: الف) مفاهیم ماهوی که هم عروضشان و هم اتّصافشان خارجی است، ب) معقولات ثانی منطقی که هم عروضشان و هم اتّصافشان ذهنی است، ج) معقولات ثانی فلسفی که عروضشان ذهنی و اتّصافشان خارجی است.

در مفاهیم ماهوی، هر چند بین وجود خارجی و صورت ذهنی، اختلاف وجودی برقرار است؛ ولی از جهت ماهیت، با هم وحدت دارند. پس نباید گفت: چگونه می‏توان امر ذهنی را با امر خارجی منطبق کرد؟ زیرا این انطباق از جهت وجودی نیست، بلکه از جهت ماهوی است. پس در مفاهیم ماهوی، مشکلی برای انطباق نیست.

در معقولات ثانی منطقی نیز حاکی (صورت ذهنی) با محکیّ خود در ذهن وجود دارند و دو نشئه وجودی نیستند که یکی ذهنی و دیگری خارجی باشد تا

1.. شمس، آشنایی با معرفت‌شناسی: ص۱۰۸ ـ ۱۰۹؛ موزر، مولدر و تروت، درآمدی موضوعی بر معرفت‌شناسی معاصر: ص۱۲۹ ـ ۱۳۰؛ حسین‌زاده، پژوهشی تطبیقی در معرفت‌شناسی معاصر: ص۱۰۸.


روش‌شناسی استنباط در علم کلام
54

نامید؛ بلکه این باور صادق است که در صورت موجّه بودن، «معرفت» نامیده می‏شود. حال این پرسش وجود دارد که صدق چیست و با توجّه به چه ملاکی می‏توان صدق قضیه‏ای را کشف کرد؟

رویکردهای مختلف در تبیین ملاک صدق گزاره

برای تبیین ملاک صدق گزاره‌ها، دیدگاه‌های مختلفی ابراز شده است. در ادامه به برخی از مهم‌ترین آن‌ها اشاره می‏شود:

الف ـ نظریه تطابق

پیروان نظریه مطابقت معتقدند زمانی باور صادق است که با واقع مطابق باشد. اگر گزاره به همان نحوی باشد که واقعیت به همان صورت است، قضیه صادق و در غیر این صورت، کاذب خواهد بود. در این نظریه سه رکن اساسی وجود دارد: الف) واقعیت خارج از گزاره، ب) حامل صدق و گزاره، ج) نسبت تطابق. زمانی که میان رکن «الف» و «ب» نسبت تطابق برقرار باشد، صدق به وجود می‏آید و الا کذب رخ می‏دهد.

راسل در تبيين چگونگی رخ دادن تطابق ميان دو رکن الف و ب معتقد است صدق در جايی است که چینش قضیه به همان نحوی باشد که واقعیت همان‌گونه است. مثلاً اگر کسی معتقد باشد که «علی پسر دوم احمد است»، زمانی این قضیه صادق است که چینش واقعیت نیز به همین نحو چینش قضیه باشد یعنی اوّلاً، احمد پسر داشته باشد. ثانیاً، علی دومین پسر او باشد. پس اگر احمد اصلاً پسر نداشته باشد یا پسر داشته باشد ولی نه بیش از یک پسر و یا پسرهای متعدّد داشته باشد ولی علی دومین آن‌ها نباشد، در همه این صورت‌ها، قضیه کاذب خواهد بود؛ چون چینش قضیه با چینش واقعیت یکسان و هماهنگ نیست.۱

1.. شمس، آشنایی با معرفت‌شناسی: ص۱۰۲ ـ ۱۰۸؛ موزر، مولدر و تروت، درآمدی موضوعی بر معرفت‌شناسی معاصر: ص۱۲۴ ـ ۱۳۲؛ حسین‌زاده، پژوهشی تطبیقی در معرفت‌شناسی معاصر: ص۹۵ ـ ۱۰۲؛ معلّمی، معرفت‌شناسی: ص۱۸۱ ـ ۱۸۲؛ مروارید، «تأمّلی در برهان صدّیقین به تقریر علامه طباطبایی»؛ عباسی، «نظریه‏ها در باب چیستی صدق (با تأکید بر دیدگاه استاد مطهری)».

  • نام منبع :
    روش‌شناسی استنباط در علم کلام
    سایر پدیدآورندگان :
    مهدی نصرتیان اهور
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1395
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 25115
صفحه از 435
پرینت  ارسال به