دینی باشد؛ هرچند منبع و یا ابزار دستیابی به آن، عقل یا تجربه و یا شهود باشد. مطابق این معنا، معرفت هنگامی صفت دینی را به خود میگیرد که متعلّق آن، یکی از مسائل مربوط به دین، یعنی اعتقادات، اخلاق، فقه و حقوق و پارهای از مسائل طبیعی و تاریخی باشد.۱
معرفت اعتقادی
معرفت اعتقادی، به هر نوع دانشی گفته میشود که به یکی از اصول دین (توحید، عدل، نبوّت، امامت و معاد) تعلّق گرفته باشد. پس میتوان انتظار داشت که معرفت اعتقادی، مختص به معرفتِ گزارهای نباشد، بلکه افزون بر آن، معرفت شهودی و عقلی و فطری را نیز در بر گیرد.
معرفتی که به یکی از موضوعات اعتقادی تعلّق گرفته باشد، ممکن است معرفت قلبی یا عقلی و یا نقلی باشد. برای معرفت قلبی میتوان به معرفتی اشاره نمود که خداوند متعال از خود در قلب و فطرت انسان عطا میکند. معرفت عقلی را نیز میتوان ناظر به معرفتِ برآمده از استدلال و تفکّر دانست؛ مثل معرفت به خداوند و نبوّت که با توجّه به منبع عقل به دست آمده باشد. معرفت نقلی نیز شامل معرفتهای برآمده از وحی است؛ مانند بسیاری از مباحث امامت و معاد و برخی از خصوصیات توحید و نبوّت.
نتیجه نهایی
در پژوهشهای اعتقادی، قبل از مراجعه به منابع معرفت، ابتدا باید از معرفتبخش بودن آنها اطمینان حاصل شود؛ چرا که رجوع به منابع غیر معرفتبخش لغو و عبث خواهد بود. کسب اطمینان از معرفتبخش بودن منابع، به طور طبیعی وابسته به برخی مبانی تصوّری و تصدیقی است. متکلّم زمانی میتواند از معرفتبخش بودن منابع معرفت دینی سخن بگوید که از